در آمدی بر تاریخ قرآن (معارف) صفحه 22

صفحه 22

در حفظ و نگهداري آنچه به او وحي مي‌شد نيز مؤيّد به ياري الهي بود و در غير اين صورت ممكن بود كه هر لحظه سرمايه وحي را از دست بدهد. چنانكه خداوند مي‌فرمايد: وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ ثُمَّ لا تَجِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنا وَكِيلًا إِلَّا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّ فَضْلَهُ كانَ عَلَيْكَ كَبِيراً «1»

البته طبق وعده الهي كه: سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسي إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفي «2»، رسول خدا صلّي اللّه عليه و اله و سلّم هرگز دچار فراموشي و نقصان معلومات نگشت اما طرح اين مطالب در قرآن همگي از محدوديت‌هاي رسول خدا صلّي اللّه عليه و اله و سلّم به عنوان يك بشر در نزول وحي و نگهداري آن حكايت دارد. «3»

بررسي نخستين نزول وحي در روايات فريقين «4»

الف- روايات اهل سنت‌

اشاره

محمد بن اسحق كه از قديمي‌ترين سيره‌نويسان مكتب خلفا است، (م 151 ق) با ذكر چند روايت تاريخي، حادثه بعثت و نزول نخستين پيام وحي را گزارش كرده است. اين روايات از طريق ابن هشام در «السيرة النبوية» آورده شده «5» و نظير آن را ابن سعد در كتاب «الطبقات الكبري» «6» و طبري در تاريخ خود- موسوم به «تاريخ الامم و الملوك» «7»- با اندكي اختلاف- درج كرده‌اند. در بين اين روايات، دو روايت از اهميت (1)- الاسراء، 86 و 87


(2)- الاعلي، 6 و 7

(3)- ضمنا در سوره اعلي، استثناي «الا ما شاء الله ...» دليل بر وقوع آن نيست، بلكه قدرت خداوند را نشان مي‌دهد كه اگر مي‌خواست، مي‌توانست پيامبر خود را كه بنده برگزيده او بود، به فراموشي بكشاند. گرچه به دليل آيات ديگر، هيچگاه چنين نكرد. ر. ك، الميزان، 20/ 266

(4)- تفصيل اين بحث را بنگريد در كتاب مباحثي در تاريخ و علوم قرآني از همين مؤلف، 33 الي 41

(5)- السيرة النبويه: 1/ 249- 277

(6)- همانجا، 1/ 152 و 153

(7)- همانجا، 1/ 218 الي 303

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه