شهد سخن 8 : جلوه ای از نور (نمونه فیش سخنرانی ویژه ایام دهه اول ماه مبارک رمضان 1436 ه ق) صفحه 49

صفحه 49

1- المدثر، آیات 11 الی 30

2- فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی (ط - القدیمه)، النص، ص: 42

در این وقت جبرئیل به محل زخم اشاره کرد و خون از آن روان گردید. ولید در حالی که خون از پایش می ریخت به منزل دخترش رفت، دخترش هنگامی که پدر خود را در این حال دید فریادی کشید و گفت: بند مشک باز شد. مقصودش این بود که رگ های پدرش باز شده، و خون مانند آبی که از مشک می ریزد روان است.

ولید گفت: ای دخترک من، این آب مشک نیست. این خون پدر شماست که اکنون جاری گردیده است. اکنون فرزندان من و فرزندان برادرم را پیرامونم جمع کن زیرا من مردنی هستم. هنگامی که آنان اطراف او گرد آمدند وصیت خود را برای آن ها گفت و پس از اندکی درگذشت.

و چهار فرد دیگر نیز هر کدام در ماجراهایی مشابه، با اشاره ی حضرت جبرئیل امین، دچار مرگی تحقیر کننده و دردناک شدند.(1)

آری! عاقبت تضعیف و استهزاء کلام الهی و معجزه ی پیامبر خدا (صلی اللَّه علیه و آله و سلم) همین است.

مناجات

خواهش مسکین کند لطف و عطا را بیشتر

می کشد اهل کرم، ناز گدا را بیشتر

هر چه من آلوده گشتم پرده پوشی کرده ای

هر چه من بد کرده ام، کردی مدارا بیشتر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه