- دیباچه 1
- اشاره 3
- مقدمه 3
- اشاره 7
- فصل اول: پرتویی در ابتدای راه 7
- ١. پیامد بدعت 9
- ٢. بدعت در لغت 19
- ٣. بدعت در اصطلاح 20
- اشاره 23
- الف) بدعت از دیدگاه قرآن کریم 24
- ب) معنا و آثار بدعت از دیدگاه روایات 29
- اشاره 35
- الف) گمان رسیدن به مقام بالای عبادت خدای تعالی 36
- ب) پیروی از هوا و هوس 41
- ج) تسلیم در برابر غیر قرآن و سنت 42
- ٧. تقسیم بدعت 48
- اشاره 62
- فصل دوم: نقش اهل بیت پیامبر: در مبارزه با بدعتها 62
- ١. جبر و تفویض 63
- اشاره 66
- ٢. رأی و قیاس 66
- اشاره 69
- ٣. تشبیه و تجسیم 69
- تأویل آیاتی که در ظاهر بر تشبیه و تجسیم دلالت میکنند 72
- الف) وجه (صورت) 72
- ب) یدان (دو دست) 72
- ج) استواء (استیلا یافتن یا قرار گرفتن) 75
- د) خشم و خشنودی 75
- اشاره 77
- الف) ابراز بیزاری و لعن آنان 78
- ب) هشدار به مردم از پیروی این افراد و آشکار کردن دروغهای آنها 78
- ج) رد سخنان باطلِ غالیان 82
- اشاره 91
- فصل سوم: چیزی که دلیل دارد بدعت نیست 91
- اشاره 98
- کارهای منسوب به بدعت 98
- ١. جشن گرفتن در میلاد نبوی و مناسبتهای اسلامی 99
- ٢. رفتن به زیارت قبر پیامبر و ائمّه و صالحان 105
- اشاره 105
- الف) استحباب سفر برای زیارت قبر پیامبر اکرم (ص) 108
- ب) بررسی دلیل قائلین به تحریم سفر به قصد زیارت قبر رسول خدا (ص) 110
- ج) مناقشه در دلیل ابن تیمیه بر تحریم 113
- فصل چهارم: نمونههایی از بدعت 116
- اشاره 116
- اشاره 116
- ١. نهی از متعه حج 116
- الف) نهی از متعه حج از چه زمانی پیدا شد؟ 120
- ب) موضع مسلمانان در برابر این نهی 122
- اشاره 124
- ٢. اقامه نماز تراویح به جماعت 124
- الف) نخستین کسی که فرمان داد تراویح را به جماعت بخوانند 128
- ب) موضع مسلمانان در برابر بدعتِ خواندنِ نماز تراویح به جماعت 130
- ٣. نماز ضُحی 133
- اشاره 133
- ب) روایات اهل سنت درباره این مسئله 134
- اشاره 134
- الف) وقت نماز ضحی 134
- یک - روایات مجمل 134
- دو - روایات ضعیف و جعلی 137
- سه - روایاتی که مشروعیت نماز ضحی را نفی میکند 139
- 4. نمونههای دیگری از بدعت 142
- نتیجه 143
- کتابنامه 145
شایان توجه است که این عوامل، در طول تاریخ زندگی امتها نیز تجدید میشوند؛ حتی در این امت. دلیل این ادعا، سخن رسول خدا (ص) است که فرمود:
کُلُّ مَا کَانَ فِی الأُمَمِ السَّالِفَةِ فَإِنَّهُ یَکُونُ فِی هَذِهِ الأُمَّةِ مِثْلُهُ، حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ. (1)و (2)
هرچه در امتهای گذشته بوده [است]، در این امت نیز مانند آن به وقوع خواهد پیوست؛ چنانکه نعل از پسِ نعل و تیر از پسِ تیر میآید.
رسول خدا (ص) رسالت خود را به کاملترین شکل به انجام رساند و سنت آن حضرت چنان در برابر دیدگان مسلمانان بود که جایی برای اجتهادات شخصی و نظریههای هوسآلود باقی نگذاشته است که بعد به اختلاف بیانجامد. پس به چه دلیل پس از درگذشت آن حضرت اینهمه بدعت پیدا شد؟ ! پاسخ این پرسش را میتوان در این نکتهها دانست:
الف) گمان رسیدن به مقام بالای عبادت خدای تعالی
برخی افراد در عبادت خدا از حد معقول فراتر میروند و بر خلاف تعالیم شریعت، دست به اجتهاد میزنند و میپندارند در اثر تعبد فراوان به مقامی رسیدهاند که میتوانند به دلخواه خود، چیزی را بر دین خدا بیفزایند یا از آن بکاهند. درحالیکه نمیدانند این، بدعتی در دین است و آنان از حالت تسلیم در برابر امر و نهی خداوند متعال بیرون رفتهاند. به چند نمونه از این دست که در روایات آمده است، توجه کنید:
1- کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، ص ۵٧۶، در بیان کسانی که عمر طولانی داشتهاند و بخش پایانی روایت، مَثَلی است که درباره دو چیز که از هر جهت مساوی هستند و هیچ تفاوتی با هم ندارند، به کار برده میشود و قُذّه به معنای پرِ پرنده است.
2- نویسنده محترم در پاورقی پیشین، قُذّه را پرِ پرنده معنا کرده است و من در ترجمه تیر معنا کردهام؛ این بدان دلیل است که قُذّه، پَری است که در انتهای تیر تعبیه میشود و معنای استعاری آن که در حدیث بیان شده، همان پری است که به دنبال تیر میآید. مترجم .