بدعت معیارها و پیامدها صفحه 66

صفحه 66

هرکس وارد بحث شوید، بتوانید او را شکست دهید؟» عرضه داشتیم: اگر نظر مبارک شما چنین باشد، استقبال می‌کنیم. فرمود:

إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ لَمْ یُطَعْ بِإِکْرَاهٍ وَلَم یُعْصَ بِغَلَبَةٍ وَلَمْ یُهْمِلِ الْعِبَادَ فی مُلْکِهِ؛ هُوَ الْمَالِکُ لِمَا مَلَّکَهُمْ والْقَادِرُ عَلَی مَا أقْدَرَهُمْ عَلَیْهِ؛ فَإِنِ ائْتَمرَ الِعبَادُ بِطَاعَتِهِ لَمْ یَکُنِ اللهُ عَنْهَا صَادّاً وَلاَ مِنْهَا مَانِعاً وَإِنِ ائْتَمَروُا بِمَعصِیَتِهِ فَشَاءَ أنْ یَحُولَ بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ ذَلِکَ فَعَلَ وَإِنْ لَمْ یَحُلْ وفَعَلُوهُ فَلَیْسَ هُوَ الَّذِی أدْخَلَهُمْ فِیهِ ثُمَّ قَالَ مَنْ یَضْبِطْ حُدُودَ هَذَا الکَلاَمِ فَقَدْ خَصَمَ مَنْ خَالَفَهُ.

همانا خدای عزّوجلّ به اجبار اطاعت و پرستش نمی‌شود و به قهر و غلبه مورد نافرمانی قرار نمی‌گیرد و بندگان را در حکومت خود رها و آزاد نگذاشته است؛ او در حقیقت مالک و صاحب اختیار همه چیزهایی است که در اختیار بندگان خود قرار داده و بر آنچه آنان را بر آن توانایی بخشیده، تواناست. حال اگر بندگان فرمانبرداری و اطاعت کردند، مانع آنان نمی‌شود و اگر نافرمانی پیشه ساختند، اگر خواست از کارشان ممانعت کند، می‌کند و اگر نافرمانی کردند و خداوند از آنان جلوگیری نکرد، به این معنا نیست که خداوند آنان را به این کار مجبور کرده است.

سپس فرمود: «هرکس قواعد این سخن را به‌درستی بشناسد، بر هر مخالفی [در بحث] پیروز می‌شود» .(1)

٢. رأی و قیاس

اشاره

از جمله مسائل نوظهورِ اختراعی، مسائلی است که در فهم شریعت و استنباط احکام شرعی اساساً بر رأی و نظرات شخصی افراد و قیاسِ (2)احکام


1- توحید، ص ٣۶٠.
2- در توضیح رأی و قیاس باید گفت: فقهای شیعه به پیروی از پیشوایان معصوم خود برای دستیابی به احکام شرعی به چهار دلیل تمسک می‌کنند:قرآن؛ سنت؛ عقل؛ اجماع که شرح آنها در کتاب‌های تفصیلی علم اصول فقه آمده است در توضیح رأی و قیاس باید گفت: فقهای شیعه به پیروی از پیشوایان معصوم خود برای دستیابی به احکام شرعی به چهار دلیل تمسک می‌کنند: . در فقهِ طایفه‌ای از اهل سنت که آنها را اصحاب رأی و قیاس می‌خوانند، افزون بر این دلایل، به ادله دیگری نیز استدلال می‌شود؛ مانند قیاس و استحسان و سدّ ذرایع و. . . . قیاس یعنی آنکه برای به دست آوردن حکم یک موضوع - که هیچ‌یک از آن چهار دلیل برای آن وجود نداشته باشد- آن موضوع را با موضوع دیگری که شبیه به آن است، مقایسه کنند و حکم آن موضوع را شرعاً برای این موضوع اثبات کنند. البته فقهای شیعه تمام انواع قیاس را باطل نمی‌دانند، بلکه نوعی از آن را که به آن قیاسِ ظنّی مُستَنبَطُ العلة گفته می‌شود، حجت شرعی نمی‌دانند. رأی نیز همان استحسان است که باز در شرایطی که هیچ‌کدام از چهار دلیل بالا برای پیدا کردن حکم موجود نباشد، از ذوقیات و خوش‌آمد و خوش‌نیامدِ اشخاص برای استخراج حکم شرعی استفاده کنند و این همه، به این ادعاست که عقل می‌تواند مستقلاً ملاک حکم را در موضوعی که دارای حکم است، درک کند و آن را بر موضوعی که حکم ندارد، تطبیق دهد و اصلاً در درک احکام و معیارهای آن استقلال دارد و این معنا اجتهاد به رأی است که در جای خود اثبات شده است. چنین ادراکاتی، نه وظیفه عقل عملی است و نه وظیفه عقل نظری. البته طایفه‌ای از اهل سنت نیز هستند که ادلّه شرعی را منحصر در سه دلیلِ قرآن، سنت و اجماع دانسته‌اند و برای عقل در درک ملاکات احکام شرعی به هیچ‌گونه دخالتی قائل نیستند که این گروه را اهل حدیث می‌نامند. ر. ک: محمدرضا مظفر، اصول الفقه، ج ٢، ص ١١٨؛ مقدمه کتاب عدل الهی، استاد شهید مرتضی مطهری. مترجم .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه