حقیقت جاوید صفحه 21

صفحه 21

مناظره مأمون با علمای اهل سنت‌

مدتی بود که فکر و ذهن مأمون به امر مهمی مشغول بود. از چهره او می‌شد فهمید که نقشه‌ای در سر می‌پروراند. گاه و بیگاه از علمای اندیشمند بلاد کبیره خود پرس و جو می‌کرد و یک‌یک آن‌ها را از جلوی دیدگان خود می‌گذرانید، به هر دانشمندی که می‌رسید از حال اندیش‌وران دیگر می‌پرسید. همه منتظر اتفاق خاصی بودند تا این‌که مأمون عباسی پرده از روی تفکر خود برداشت و با یکی از نخبگان حکومت خود، یعنی یحیی بن اکثمِ قاضی‌القضات، ماجرا را در میان گذاشت و گفت: ای یحیی! می‌خواهم بهترین و داناترین علمای اهل‌سنت را آماده کنی تا با آنان درباره فضایل امام علی(ع) به بحث و مناظره بنشینیم. یحیی در بهت و شگفتی فرو رفت و گفت: آیا درست می‌شنوم چه کسی می‌خواهد با آنان درباره فضائل علی بن ابی‌طالب سخن بگوید. آیا در مقابل آن چهل دانشمند کسی را در نظر داری؟ تعجب یحیی زمانی فزونی یافت که مأمون گفت: من خودم می‌خواهم با آنان، مناظره کنم، مأموریتت این

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه