شیعه شناسی و پاسخ به شبهات جلد 2 صفحه 53

صفحه 53

نیست، بلکه معنای آیه یا طلب استمرار امر موجود و یا طلب زیادتی هدایت و رسوخ پیدا کردن و تعمیق آن در دل انسان هدایت یافته است. همین توجیه را در مورد آیه تطهیر نیز می کنیم.

ثانیاً: اذهاب بر دو نوع است: یکی از بین بردن بعد از ثبوت شیء، به این که چیزی آورده شود تا شیء را زائل کند. دیگری، از بین بردن قبل از ثبوت شیء، به این که چیزی آورده شود تا از ابتدا جلوی شیء گرفته شود که در اصطلاح از اولی، به «رفع» و از دوّمی به «دفع» تعبیر می شود. مقصود از اذهاب در آیه، دفع است نه رفع؛ یعنی خداوند متعال به آنان ملکه و قوّه ای ملکوتی می دهد که با وجود آن هیچ تمایلی به گناه ندارند، که همان رساندن آنان به مقام یقین و عصمت است.

دلیل این مطلب آن است که اولا: امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) هنگام نزول آیه طفل بوده اند، لذا تصور هیچ گونه رجسی در آنها نمی رود تا خداوند اراده رفع آن را نموده باشد.

ثانیاً: اگر مراد از اذهاب، رفع باشد باید پیامبر (صلی الله علیه وآله) را از مصداق اهل بیت خارج کرد، زیرا به طور اجماع پیامبر (صلی الله علیه وآله) قبل از نزول آیه هیچ گونه رجس و پلیدی نداشته است. درحالی که به طور قطع پیامبر (صلی الله علیه وآله) داخل در آیه تطهیر است.

این گونه تعبیر در قرآن و حدیث به کار برده شده است. خداوند متعال در مورد حضرت یوسف (علیه السلام)می فرماید: " کَذلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشاءَ "، (1) «این چنین ما میل او را از عمل زشت و بد برگرداندیم». درحالی که می دانیم که حضرت یوسف (علیه السلام) هرگز اهل فحشا و عمل بد نبوده است.

عصمت و سقوط تکلیف

برخی می گویند: مقام عصمت با تکلیف سازگاری ندارد، درحالی که می دانیم دنیا دارِ تکلیف است و هیچ کس از این قاعده مستثنا نیست.

1- یوسف 12 آیه 24.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه