بر بال اندیشه صفحه 276

صفحه 276

«ابو یوسف»صاحب کتاب«الخراج»نحوه مالیات گرفتن را در زمان هارون شرح داده و ضمن نصیحت به هارون در آن کتاب می نویسد:

«نباید مردی را برای چند درهم خراج کتک زد و او را سراپا واداشت؛برای این که به من خبر رسیده مأمورین مالیات،خراج گذاران را در مقابل آفتاب نگاه می دارند و آنها را به سختی می زنند و بر بدن ایشان غل ها و اشیای سنگین می آویزند و آنها را دربند می کنند؛به طوری که آن بیچارگان از نماز خواندن باز می مانند.

اشخاص موثق و مورد اطمینان به من خبر دادند که:زندانیان در زندان می میرند و مانند غریبی که کسی را نداشته باشد،جنازه او در زندان یک روز یا دو روز می ماند،برای این که از طرف والی،امر به دفن صادر شود؛ولی جنازه آن قدر می ماند که زندانیان به عنوان صدقه مبلغی را جمع می کنند و کسی را اجیر کرده و مزد می دهند که جنازه آن زندانی بدبخت را به قبرستان ببرد،آنگاه بدون غسل و کفن و نماز در گورستان دفن می شود.

در همان زمان که حال مالیات دهندگان و زندانیان هارون پلید،بدین منوال بود«هارون الرشید»از درآمد مالیات کشور،کنیزی را به صد هزار درهم و کنیز دیگری را به سی و شش هزار درهم خریداری کرد؛اما دومی را فقط یک شب نگاهداشت و روز دیگر او را به یکی از درباریان خود بخشید.

هارون و عمالش از مالیاتِ گرفته شده،آن چنان زندگی مجللی داشتند؛ولی مردم مسلمان در کمال ناراحتی و بدبختی بسر می بردند».

حکایت تلخ

در کتاب«مقاتل الطالبیین»آمده است:

«علت خروج محمد بن ابراهیم در زمان زمامداران پلید عباسی این بود که:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه