- وضع زندگی عمر 1
- زهد عمر 1
- عمر و بکارگیری زور و خشونت 3
- کسی را که تمام عمر روزه گرفت، کتک زد 5
- رفتار عمر بن الخطاب با عبدالله بن مسعود 7
- رفتار عمر با پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و مسلمانان در مکّه 8
- فتواهای قتل 8
- دیدگاه عمر نسبت به مردم 10
- رفتار عمر با زیردستان 15
- پی نوشتها 17
- اشاره 25
- صراحت ابوبکر و عمر 25
- جمع شدن صراحت بادیه نشینی و زیرکی و زرنگی قریش در عمر 28
- صراحت عمر در قضایای علمی 29
- صراحت عمر در قضایای سیاسی 34
- ادامه حدیث ابن عباس 37
- چند نمونه ی دیگر از تصریحات 41
- پی نوشتها 43
- اختلاف مراتب مردم در پرداخت 51
- دیدگاه اقتصادی عمر 51
- از سعید بن مسیب نقل شده است که گفت 55
- امام علی (علیه السلام) می فرماید 57
- مقرری اندک عمر و زیادی درآمد در زمان او 60
- مساوات ابوسفیان و معاویه با مقاتلین بدر در بخشش 62
- شغل خلفا و بعضی از اصحاب 62
- برتری دادن عایشه و حفصه و ام حبیبه بر سایر زنان 63
- تأثیر تبعیض در کشته شدن عثمان و ایجاد فتنه و آشوب 64
- سیاست مالی ابوبکر و عمر و عثمان از زبان علی (علیه السلام) 65
- دیدگاه عمر نسبت به زینت کعبه و تحریم هدایا 66
- چه زمانی رشوه گرفتن زیاد شد؟ 66
- پی نوشتها 69
- دروغ گفتن بر ضد پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و اصحاب 77
- ساختن احادیث دروغین بر ضد پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و اصحاب 78
- تغییر هویت صحابه 83
- دیدگاه بنی امیّه نسبت به پیامبران و صحابه 87
- اهتمام قصه گویان به حکام مسلمان 89
- قرآن مطابق میل بعضی نازل شد، نه مطابق حکمت خداوند تعالی!!! 90
- قسمت اول 94
- روایاتی به اسم علی (علیه السلام) 94
- قسمت دوم 97
- پی نوشتها 101
- رابطه بین ابوبکر و عمر 111
- ماهیت رابطه ی بین ابوبکر و عمر 112
- نمونه ای از صراحت اسلامی، ابوبکر عمر را توصیف می کند 114
- قسمت اول 115
- نمونه ای از صراحت لهجه اسلامی: عمر ابوبکر را توصیف می کند 115
- قسمت دوم 121
- آیا عمر با ابوبکر مخالفت کرد؟ 126
- پی نوشتها 127
- قتلهای مرموز در صدر اول اسلام 130
- تلاش برای قتل پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) 131
- تلاشی برای کشتن پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) 133
- روایت حذیفه درباره ی توطئه کشتن پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) 136
- علل بوجود آمدن حادثه ی تبوک 140
- آیا ابوموسی اشعری از منافقین بود؟ 141
- کشته شدن طالب بن ابی طالب در سال دوم هجری 142
- چه کسی ابوبکر و پسر او را با زهر کشت؟ 144
- کیفیت قتل اصحاب ابوبکر 146
- وصیت ابوبکر به خلافت عمر جعلی بود 146
- ماهیت روابط خاندان ابوبکر با عمر و عثمان 149
- چرا عمر مجلس نوحه گری بر ابوبکر را منع کرد؟ 149
- چه کسی طبیب ابوبکر را به قتل رساند؟ 151
- عمر قربانی پشتیبانی و حمایت نامحدودش به مغیره شد 154
- مشغول شدن حکومتها به دشمنان سقوط آنها را بدست دوستان آسان می نماید 160
- چرا عمروصیت به ولایت سعد و اشعری نمود و مغیره و ابن العاص را رها کرد 162
- آرزوهای عمر قبل از مردن 164
- دو تصویر بسیار حساس برای عمر و فاطمه (علیها السلام) قبل از مردن 168
- چند نمونه ی دیگر 170
- پی نوشتها 171
- دیدگاه عمر و ابوبکر درباره ی قضاوت 188
- دیدگاه فقهی 188
- شروع اذان 189
- نظریه ی عمر درباره ی نماز با نبود آب 189
- نماز تراویح 190
- تعداد تکبیرات نماز میّت 191
- نظریه ی عمر در مورد سه طلاقه کردن 192
- منتقل کردن مقام ابراهیم از جایگاه خود 192
- نظریه ی عمر در متعه ی حج و متعه ی زنان 193
- اولین کسی که این سنتها را گذاشت عمر بود 195
- و از نظریات این دو (ابوبکر و عمر) 197
- پی نوشتها 198
- دیدگاه ابوبکر و عمر درباره ی تعیین والیان و اداره ی آنها 204
- کارگزاران ابوبکر 204
- انس بن مالک 205
- بعضی از شرایط والی 207
- بعضی از شرایط والی 208
- عمر و رسیدگی به حساب والیان خود 210
- دو روش در تعیین والی 215
- قواعد عمر با عمّال خود و دیدگاه او نسبت به مترفین 217
- خودداری ابوبکر و عمر از تعیین خویشاوندان خود در قدرت 221
- پی نوشتها 223
- قسمت اول 231
- اعتماد عمر بر حیله گران زیرک عرب 231
- قسمت دوم 234
- ذکاوت ابن عباس 238
- گرفتن نصف اموال کارگزاران 240
- استخدام آزادشدگان 242
- والیان خلیفه عمر 244
- قسمت اول 244
- قسمت دوم 250
- پی نوشتها 255
- شرح حال والیان خلیفه عمر 265
- مغیره بن شعبه 265
- پی نوشتها 269
- قسمت اول 273
- عمرو بن العاص 273
- قسمت دوم 277
- پی نوشتها 281
- ولید بن عقبه بن ابی معیط 286
- پی نوشتها 287
- سعد بن ابی وقاص 289
- پی نوشتها 292
- ابوموسی اشعری 294
- پی نوشتها 297
- قُدّامه بن مظعون 299
- فرزندان ابوسفیان (معاویه و یزید و عتبه) 302
- قسمت اول 303
- قست دوم 307
- قسمت سوم 312
- پی نوشتها 315
- ابوهریره ی دوسی 321
- پی نوشتها 323
- خالد و عوامل دشمنی او با عمر 324
- قسمت اول 325
- قسمت دوم 330
- پی نوشتها 336
- حذیفه بن یمان عبسی 341
- زیاد بن لبید بن ثعلبه 345
- قنفذ بن جذعان 345
- پی نوشتها 346
- سلمه بن سلّامه 347
- عبدالله بن ابی ربیعه 348
- پی نوشتها 349
- حمایت عمر از ابن عوف و ابن ثابت و ابن مسلمه 350
- پی نوشتها 353
- دیدگاه حزب قریش درباره ی یهود 355
- انگیزه های کعب در اسلام آوردن چه بود؟ 355
- انگیزه های عمر در استخدام کعب و تمیم و امثال آنها 358
- چه کسی از کعب خواست ساکن مدینه شود؟ 359
- مرجعیّت دینی در زمان خلافت 363
- قسمت اول 364
- قسمت دوم 370
- پی نوشتها 373
- تمیم داری اولین کسی بود که در مسجد رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)قصه گوئی کرد 381
- کعب الاحبار و مقام مرجعیت 386
- کعب بهشت عدن را معرفی می کند 390
- مراجعات معاویه به کعب و حمایت از وی 391
- سؤال درباره ی آینده و درباره ی دجال 394
- کعب مردم را به کفر دعوت می کند 395
- پی نوشتها 398
- کعب حدیث دوازده خلیفه را تحریف کرد 406
- کعب خداوند سبحان را مجسم کرد و داود (علیه السلام) را به گناه نسبت داد 407
- عمر دو جواب مختلف از علی (علیه السلام) و کعب می شنود 408
- چرا یهودیان رومیان و اهل عراق را دوست نداشتند؟ 410
- کعب می گوید: در عراق معصیتکاران جن بسر می برندو ابلیس در آنجا تخم گذاشت و بچه دار شد 412
- کسانی که کعب الاحبار را تکذیب کردند 413
- اسرار مهم: کعب در انتخاب خلفای مسلمانان دخالت می کرد 417
- پی نوشتها 417
- کعب بر وصیت عمر به نفع عثمان آگاه بود 423
- کعب عمر را نصیحت می کند 426
- کعب معاویه را برای خلافت نامزد کرد 428
- کعب مقام شاگردان خود را بالا برد 429
- دیدگاه کعب: پیروی از شیوه ی مصلحت اندیشی و دوری از نص 431
- دیدگاه مصلحت و اعتماد به رأی 432
- احادیث کعب 435
- پی نوشتها 439
- احباری یهودی در لباس اسلام 445
- خواندن کتابهای مقدس و استفاده از آنها 446
- قسمت اول 446
- قسمت دوم 449
- متوسل شدن به یهودیان برای شفا یافتن 453
- دیدگاه خلیفه درباره ی کتابهای اهل کتاب 454
- چه کسی عمر را فاروق نامید؟ 455
- عمر و کعب در بیت المقدس 456
- پیشنهاد کعب درباره ی قبله ی مسلمانان 458
- کعب بیت المقدس را از کعبه برتر می دانست 459
- اشاره 460
- کعب توراه را از قرآن برتر می دانست 460
- کعب شام و اهل آنرا از حجاز و اهل آن برتر می دانست 462
- کعب رغبت داشت در فلسطین زندگی کند 463
- پی نوشتها 465
- آیا پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) وصیّت به راندن یهود به شام نمود، یا کعب؟ 473
- قسمت اول 473
- قسمت دوم 477
- قسمت سوم 481
- گامهای یهودیان 486
- عذر و خیانت و فتنه پراکنی و ثروت اندوزی سلاح یهودیان است 486
- پی نوشتها 487
- فهرست منابع و مآخذ 490
عمر به کارگزاران خود نوشت که بیایند و آنها آمدند. آنگاه چنین گفت: ای مردم من این کارگزاران خود را به حق بر شما گماشتم. و آنها را بکار نگرفتم تا از پوست و خون و مال شما بهره مند شوند. پس هر کدام شما نزد یکی از اینها مظلمه ای دارد به پا خیزد.
راوی می گوید: از مردم کسی پیش نیامد مگر یک نفر که گفت: ای امیرمؤمنان عامل شما مرا صد ضربه شلاق زد. از او تقاص بگیر. پس عمروعاص نزد او آمد و گفت: ای امیرمؤمنان اگر باب این کار را بر عمال خود بازکنی بر آنان گران خواهد آمد و سنتی خواهد بود که بعد از تو بدان عمل خواهد شد.
عمر گفت: آیا تقاص او را از تو نگیرم در حالی که دیدم رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) از خود تقاص می داد. برخیز و تقاص بگیر. عمروعاص گفت:
پس ما را واگذار تا او را راضی کنیم. راوی می گوید: (عمر) گفت: او را دریابید. پس او را راضی کردند به این صورت که آن تقاص به دویست دینار از او خریداری شد یعنی هر شلاق به دو دینار.(33)
و این کار بیان کننده سنّتی از سنّتهای رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) بود که قبل وفات از مسلمانان خواست تا حق خود را از وی بگیرند، چنانچه حقی بر عهده ی او داشته باشند، زیرا فرمود:
«اما بعد من به سوی شما خدائی را ستایش می کنم که هیچ معبودی بجز او وجود ندارد. نزدیک است از میان شما رحلت کنم، پس هرکس را تازیانه ای زده ام بیاید و تقاص بگیرد، و از هرکس آبروئی ریختم بیاید و تقاص بگیرد آگاه باشید دشمنی از طبع من نیست و نه از شأن من، آگاه باشید محبوب ترین شما نزد من کسی است که حق خود را از من بگیرد یا حلالم کند، تا خدا را با آسودگی خاطر ملاقات نمایم. و می بینم این کار مرا بی نیاز نمی کند مگر آنکه چند بار قیام نمایم، آنگاه پائین آمد و نماز ظهر را به پا داشت سپس برگشت و بر منبر نشست و همان گفتار نخست خود را درباره ی دشمنی و غیر آن تکرار نمود، پس مردی برخاست و گفت: ای رسول خدا سه درهم نزد شما دارم، حضرت فرمود: ای فضل به او بده و او را دستور دادم بنشیند، سپس فرمود: هرکس چیزی نزد خود دارد ادا کند و نگوید رسوائی دنیاست، آگاه باشید رسوائی دنیا بهتر از رسوائی آخرت
است. پس مردی برخاست و گفت: ای رسول خدا سه درهم نزد من است که از سهم سبیل الله برداشته ام، حضرت فرمود: چرا برداشتی؟ گفت: به آن محتاج بودم. حضرت فرمود: ای فضل از او بگیر. سپس فرمود: هرکس در خود چیزی می بیند که از آن می ترسد برخیزد تا برایش دعا کنم. پس مردی برخاست و گفت من دروغگو هستم من گنهکارم من پرخوابم. حضرت عرضکرد: خدایا به او صدق و ایمان روزی کن و چون اراده کرد خواب او را برطرف کن سپس مردی به پا خاست و گفت: بخدا سوگند ای رسول خدا، بسیار دروغ می گویم و منافق هستم و هر جنایتی را مرتکب شده ام. پس عمر برخاست و گفت: ای مرد خود را رسوا کردی. پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: ای پسر خطاب رسوائی دنیا آسانتر از رسوائی آخرت است خدایا او را صدق و ایمان روزی کن و امر او را به خیر گردان.(34)
عمر و رسیدگی به حساب والیان خود
ابوبکر با والیان خود شدت عمل نداشت. اما عمر بن الخطاب با والیان خود به حزم و احتیاط عمل می کرد تا آنان را از تخطّی از فرمانهای خود باز دارد. و آنان از او ترس و پروا داشتند. و عثمان به همین مطلب در سخنی که با عمروعاص داشت اعتراف کرده می گوید: بخدا سوگند اگر تو را به شیوه ی عمر مؤاخذه می کردم به راه می آمدی لکن بر تو نرمی نمودم و تو بر من جرأت گرفتی.(35)
تازیانه ی عمر، این والیان را که از خدای تعالی ترسی نداشتند می ترساند و عملا در تمام مدت سلطه