اصول فقه شیعه جلد 5 صفحه 120

صفحه 120

حکیم صادر شود». حضرت امام خمینی رحمه الله می‌فرماید: ما نحن فیه یکی از موارد «تکلیف به محال» است. وقتی مولا می‌داند که مکلّفْ عقلًا قادر بر اتیان مکلّف به نیست، اشاعره می‌گویند: در اینجا مولا می‌تواند او را امر به انجام دادن مکلّف به بنماید.

تحقیق امام خمینی رحمه الله پیرامون امر آمر با علم به انتفاء شرط آن

یکی از ثمرات بحثی که در باب ترتب پیرامون خطابات عامّه ذکر کردیم در اینجا ظاهر می‌شود که «تکلیف به محال» در مورد خطاب شخصی صحیح نیست. مولایی که می‌داند عبدش زمین‌گیر است و قادر به حرکت کردن نیست، عقلًا نمی‌تواند او را مخاطب به خطاب شخصی «ادخل السوق و اشتر اللّحم» بنماید و غرضش تحقّق مأمور به در خارج باشد. و اشاعره که در اینجا قائل به جواز شده‌اند، عقل خود را زیر پا گذاشته‌اند. ما در مورد خطابات عامّه گفتیم: خطابات عامّه انحلال به خطابات متعدّد پیدا نمی‌کند بلکه خطاب عامّ، یک خطاب است که از نظر شمول حکم، همه افراد- حتی عاجزین و غیر عالمین- را شامل می‌شود، ولی در مقام مخالفت، افراد جاهل و عاجز معذورند. بنابراین حرف می‌توانیم در ما نحن فیه قائل به جواز شده و بگوییم: اگر مولایی عبید خودش را احضار کرد و به خطاب واحد به آنها گفت: «همه شما باید فردا به مسافرت بروید»، با وجود این که علم دارد که بعضی از آنان قدرت بر مسافرت ندارند، ولی در عین حال برای مولا مانعی ندارد که خطاب واحدی نسبت به همه آنان صادر کند. در این صورت خطاب شامل حال همه می‌شود ولی جاهل و عاجز معذورند. بله، اگر اکثریت افراد قدرت بر انجام مأمور به ندارند، برای مولا چنین تکلیفی صحیح نیست.

امّا اگر بخواهد یکایک آنان را مخاطب قرار داده، نمی‌تواند افرادی را که عاجز از سفرند، امر به مسافرت بنماید. همان‌طور که اگر قائل به انحلال خطابات عامّه شدیم، خطابْ نسبت به افراد عاجز، صحیح نیست.[105]

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه