اصول فقه شیعه جلد 5 صفحه 154

صفحه 154

در اینجا مولا راهی جز این ندارد که مسئله را به صورت واجب تخییری مطرح کند، زیرا اگر به صورت واجب تعیینی باشد، ما چگونه به موارد تخییر آگاهی پیدا کنیم؟

این‌گونه موارد تخییر نیاز به بیان از ناحیه مولا دارد و چیزی نیست که عقل بتواند به آنها راهی پیدا کند، در حالی که موارد تخییر عقلی نیاز به بیان مولا ندارد. در نتیجه این تفصیلی که مرحوم آخوند مطرح کرده و اکثر واجبات تخییری را از دایره وجوب تخییری بیرون دانستند، تفصیل صحیحی نیست بلکه همه واجبات تخییری یکنواخت می‌باشند. چه جایی که مولا دارای غرض واحد بوده و قدر جامعْ مؤثر در آن غرض است و چه جایی که مولا دارای دو غرض متضاد و غیر قابل اجتماع باشد. اکنون به اصل مسأله واجب تخییری برمی‌گردیم:

[قول ششم اشکال در مورد واجب تخییری

اشاره

بعضی گفته‌اند: واجب تخییری به‌طور کلّی محال است و هیچ‌یک از اقسام آن امکان ندارد،[134] زیرا در خصوصیات اراده فرقی بین اراده تشریعیه و اراده تکوینیّه وجود ندارد.[135] حال ما ابتدا خصوصیات اراده تکوینیه را مورد بررسی قرار داده و سپس به سراغ اراده تشریعیه می‌رویم. اراده تکوینیّه دارای دو خصوصیت است: 1- صفت نفسانی است، یعنی محلّ آن عبارت از نفس انسانی است. 2- ذات الإضافة است، یعنی ارتباطی به شی‌ء سوّم- غیر از نفس و صاحب نفس-

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه