اصول فقه شیعه جلد 5 صفحه 195

صفحه 195

بتواند دایره تقیید را به تمام موارد طبیعت سرایت دهد. لذا آن را کنار گذاشته و خود دلیل «أقیموا الصلاة» مطرح می‌شود و «أقیموا الصلاة» هم امر به موقّت نیست. در نتیجه امر به موقّت دلالت به وجوب اتیان واجب در خارج از وقت ندارد، همان‌طور که مفهوم هم ندارد که بگوید: «اتیان واجب در خارج از وقت، واجب نیست». آیا از طریق استصحاب می‌توان وجوب اتیان در خارج از وقت را اثبات کرد؟[175] اکنون که دلیل امر به موقّت نتوانست وجوب اتیان واجب در خارج از وقت را ثابت کند آیا می‌توانیم به سراغ استصحاب رفته و- مثلًا- بگوییم: «قبل از غروب شمس، نماز ظهر و عصر واجب بود، اکنون که غروب شمس تحقّق پیدا کرد و نماز ظهر و عصر در وقت خودش اتیان نشد، در بقاء و عدم بقای وجوب برای نماز ظهر و عصر شک می‌کنیم پس حالت سابقه یقینیه را استصحاب می‌کنیم»؟ برای پاسخ به این سؤال ابتدا مقدمه‌ای مطرح می‌کنیم:

مقدمه: یکی از ارکان استصحاب این است که در باب استصحاب باید قضیه متیقنه و قضیه مشکوکه از جهت موضوع و محمول متّحد بوده

و اختلاف آنها فقط از ناحیه زمان باشد، زیرا دلیل اساسی در باب استصحاب، روایات صحیح و معتبر «لا تنقض الیقین بالشک» است. در ارتباط با این روایات، آنچه فعلًا به بحث ما مربوط می‌شود، وجود کلمه «یقین» و کلمه «شک» است. یقین و شک باید به یک امر تصدیقی- یعنی قضیه- تعلق بگیرد و امر تصوری- موضوع تنها یا محمول تنها- نمی‌تواند متعلق یقین یا شک قرار گیرد. حتی در جایی که یقین به وجود زید پیدا کنیم، متیقّن ما عنوان قضیه دارد، یعنی گفته می‌شود: «أیقنت بأنّ زیداً موجود». در مورد شک هم همین‌طور است. لذا در باب استصحاب- چه در مورد احکام و چه در مورد موضوعات- همواره دو قضیه مطرح است. و چون در روایت از عنوان «نقض» استفاده شده، می‌فهمیم که این دو قضیه باید- از جهت موضوع و محمول- وحدت داشته و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه