- مقدّمات بحث 1
- [ادامه صیغه امر] 1
- اشاره 1
- [ادامه مقصد اول: اوامر] 1
- بحث ضدّ 1
- مقدّمه اوّل: آیا مسأله ضدّ، یک مسأله اصولی است؟ 1
- مقدّمه دوّم: مسأله ضدّ، جزء مباحث الفاظ است یا جزء مباحث عقلیّه؟ 3
- الف: بحث پیرامون «یقتضی» 4
- اشاره 4
- مقدّمه سوّم: عنوان بحث ضدّ 4
- ب: بحث پیرامون «ضدّ» 10
- اشاره 11
- آیا امر به شیء، مقتضی نهی از ضدّ است؟ 11
- برای اثبات اقتضاء، دو راه مطرح شده است: 11
- راه اوّل «مسأله مقدمیّت» 11
- اشاره 11
- مرحله اوّل: مقدّمیّت عدم یکی از ضدّین برای وجود ضدّ دیگر 12
- اشاره 12
- اشاره 13
- نظریه دوّم: عدم یکی از دو ضدّ، در هیچ موردی مقدّمه برای وجود ضدّ دیگر نیست 13
- نظریه اوّل: عدم یکی از دو ضدّ، در تمام موارد، مقدّمه برای وجود ضدّ دیگر است 13
- اشکال بر مرحوم آخوند: 14
- اشاره 15
- [ترتیب بحث نزد مرحوم قوچانی 16
- اشکال امام خمینی رحمه الله بر مرحوم قوچانی 19
- مرحله دوّم: ملازمه بین وجوب ذی المقدّمه و وجوب مقدّمه 29
- اشاره 30
- مرحله سوّم: آیا امر به شیء مقتضی نهی از ضدّ عام است؟ 30
- اقوال پیرامون مرحله سوّم 31
- اشاره 36
- تکمیل بحث 40
- راه دوّم برای اثبات اقتضاء[33] «مسأله ملازمه» 43
- اشاره 43
- مرحله اوّل: آیا ترک أحد الضدّین ملازم با وجود ضدّ دیگر است؟ 44
- اشاره 47
- مرحله دوّم: اتحاد حکم در مورد متلازمین 35] 47
- بررسی دلیل اتحاد حکم متلازمین: 48
- آیا هر واقعهای دارای حکم است؟ 51
- ثمره بحث در ارتباط با مسأله اقتضاء 52
- اشاره 52
- طریق اوّل: نماز به جای ازاله، بنا بر هر دو قول- یعنی قول به اقتضاء و قول به عدم اقتضاء- صحیح است 53
- اشاره 53
- اشکال بر ثمره مذکور: 53
- اشاره 58
- طریق دوّم برای انکار ثمره: 58
- بررسی طریق دوم برای انکار ثمره 59
- اشاره 62
- پاسخ مرحوم آخوند از قائلین به ترتّب: 65
- تحقیق پیرامون مسأله ترتب 67
- اشاره 67
- آیا شرطی که در ارتباط با واجب مهم مطرح است، شرط شرعی است یا عقلی؟ 68
- اشاره 68
- 1- شرط شرعی 68
- 2- شرط عقلی 75
- اشاره 76
- نظریه امام خمینی رحمه الله در ارتباط با حکم: 79
- اشاره 81
- نحوه شرطیت عقلی قدرت و علم نسبت به تکلیف 84
- ادلّه دیگر بر نفی شرطیت علم و قدرت نسبت به تکلیف: 87
- رجوع به بحث ترتب 91
- اشاره 97
- بررسی مسأله ترتّب بنا بر مبنای مشهور 97
- 1- بحث در مقام ثبوت 98
- 2- بحث در مقام اثبات 101
- اشاره 107
- کلام مرحوم نائینی در ارتباط با ترتب 107
- بررسی کلام مرحوم نائینی: 108
- خلاصه بحث ضدّ 111
- اشکال بر عنوان بحث: 115
- امر آمر با علم به انتفاء شرط آن 115
- اشاره 115
- کلام مرحوم آخوند 117
- تحقیق امام خمینی رحمه الله پیرامون امر آمر با علم به انتفاء شرط آن 120
- اشاره 121
- احتمال اوّل: مقصود از طبایع، ماهیات و حقایق و مقصود از افراد، وجودات طبیعت باشد 121
- اشاره 121
- چند احتمال وجود دارد 121
- آیا اوامر و نواهی به طبایع تعلّق میگیرد یا به افراد؟ 121
- تحریر محلّ نزاع: 121
- احتمال دوّم: محلّ نزاع این باشد که «آیا اوامر و نواهی به طبایع تعلّق میگیرند یا به افراد؟» 123
- احتمال سوّم: این است که نزاع را مبتنی بر مسألهای لغوی بدانیم که به تناسب در علم اصول مطرح شده است. 124
- احتمال چهارم: مادّهای که متعلّق هیئت افعل است، 126
- احتمال پنجم: مرحوم آخوند فرموده است: 129
- تحقیق پیرامون متعلّق احکام 133
- تحقیقی پیرامون تحریر محلّ نزاع 133
- خلاصه بحث 138
- نسخ وجوب 139
- بحث در مقام ثبوت 139
- اشاره 139
- اشاره 142
- بحث در مقام اثبات 142
- راه اوّل: بعضی گفتهاند: جمع بین دو دلیل، اقتضای بقاء جواز- بلکه بقاء رجحان، یعنی استحباب- میکند، 142
- راه دوّم: بعضی خواستهاند از راه استصحاب کلّی قسم ثالث، بقاء جواز را ثابت کنند. 145
- نتیجه بحث نسخ وجوب و مقتضای اصل در مسئله 146
- قول اوّل: واجب تخییری، سنخی از واجب است که در آن هر دو طرف واجب، متعلّق وجوب قرار گرفتهاند 148
- اشاره 148
- واجب تخییری 148
- آیا نحوه تعلّق وجوب به اطراف آن 129] چگونه است؟ 148
- اشاره 148
- قول دوّم: واقعیت واجب تخییری تفاوتی با واجب تعیینی ندارد ولی متعلّق وجوب، در واجب تعیینی، برای ما معلوم است امّا در واجب تخییری، برای ما معلوم نیست 149
- قول سوّم: در واجب تخییری هر دو طرفْ متعلّق وجوب واقع نشدهاند بلکه «أحد الشیئین لا علی التعیین» به عنوان متعلّق وجوب مطرح است 149
- قول پنجم: مرحوم آخوند در این زمینه تفصیلی ذکر کرده 150
- اشاره 150
- قول چهارم: واجب تخییری، همان طرفی است که مکلّف در مقام عمل اختیار میکند. 150
- بررسی کلام مرحوم آخوند: 152
- [قول ششم اشکال در مورد واجب تخییری 154
- اشاره 154
- حلّ اشکال و تحقیق درباره واجب تخییری 155
- قول مختار در مورد واجب تخییری 158
- تخییر در مورد اقلّ و اکثر 158
- اشاره 158
- تحقیق بحث 160
- بررسی کلام قائلین به استحاله 161
- 1- بحث در مورد اقلّ و اکثر تدریجی: 161
- اشاره 161
- اشاره 161
- اشکال مرحوم بروجردی: 162
- اشکال مرحوم آخوند: 162
- مناقشه در کلام مرحوم آخوند و مرحوم بروجردی: 164
- 2- بحث در مورد اقلّ و اکثر دفعی: 165
- واجب کفائی 169
- اشاره 169
- اشاره 171
- آیا مکلّف در واجب کفائی کیست؟ 171
- احتمال اوّل: مکلّف در واجب کفائی، مجموع مکلّفین- من حیث المجموع- میباشند، 171
- حقیقت واجب کفائی چیست؟ 171
- احتمال دوّم: مکلّف در واجب کفائی، «واحد غیر معین از مکلّفین» باشد 173
- احتمال سوّم: مکلّف در واجب کفائی «واحد مردّد از مکلّفین» باشد. 174
- احتمال چهارم: مرحوم نائینی معتقد است که مکلّف در واجب کفائی، «صِرف الوجودِ مکلّف» است 175
- احتمال پنجم:[153] فرق بین واجب عینی و واجب کفائی در ارتباط با مکلّف به است، 176
- تحقیق در مورد واجب کفائی 177
- واجب موقّت و غیر موقّت 185
- اشاره 185
- اقسام واجب موقّت 187
- اشکال در مورد واجب موسّع 187
- اشکال در مورد واجب مضیّق 189
- آیا قضاء تابع اداء است؟ 191
- اشاره 191
- استثنائی در کلام مرحوم آخوند: 193
- اشاره 194
- بررسی استثنای مرحوم آخوند: 194
- مقدمه: یکی از ارکان استصحاب این است که در باب استصحاب باید قضیه متیقنه و قضیه مشکوکه از جهت موضوع و محمول متّحد بوده 195
- پس از بیان مقدّمه فوق میگوییم: 196
- نتیجه بحث 200
- مقصد دوّم: نواهی 201
- اشاره 201
- آیا متعلّق نواهی امری عدمی است یا وجودی؟ 202
- اشاره 202
- تحقیق در ارتباط با متعلّق نواهی 203
- [کلام مرحوم آخوند] 206
- آیا مطلوب در نواهی «ترک فعل» است یا «کفّ نفس»؟ 206
- بررسی کلام مرحوم آخوند: 207
- اشاره 216
- ملاک موافقت و مخالفت در باب اوامر و نواهی 216
- 1- راه حلّ مرحوم آخوند 217
- 2- راه حلّ مرحوم نائینی 219
- 3- راه حلّ مرحوم اصفهانی 221
- 4- راه حلّ مرحوم بروجردی 223
- اجتماع امر و نهی 228
- اشاره 228
- مقدمات بحث 229
- مقدّمه اوّل: مراد از کلمه «واحد» در عنوان بحث چیست؟ 229
- اشاره 229
- بررسی کلام مرحوم آخوند: 230
- مقدّمه دوّم: فرق بین مسأله اجتماع امر و نهی و مسأله این که «آیا نهی متعلّق به عبادت، اقتضای فساد دارد؟» 237
- اشاره 237
- اشکال بر مرحوم آخوند: 239
- اشاره 242
- مقدّمه سوّم: آیا مسأله اجتماع امر و نهی، مسألهای اصولی است؟ 242
- بررسی کلام مرحوم آخوند: 244
- مقدّمه چهارم آیا بحث اجتماع امر و نهی، بحثی لفظی است؟ 248
- مقدّمه پنجم آیا محلّ نزاع اختصاص به وجوب و حرمت نفسی و تعیینی و عینی دارد یا شامل وجوب و حرمت غیری، تخییری و کفائی هم میشود؟ 250
- اشاره 253
- مقدّمه ششم آیا اخذ قید «مندوحه» در محلّ نزاع لازم است؟ 253
- اشکال مرحوم آخوند بر قائلین به اعتبار قید مندوحه 254
- مقدّمه هفتم ارتباط مسأله «اجتماع امر و نهی» با مسأله «تعلق اوامر و نواهی به طبایع یا افراد» 258
- نتیجه بحث 258
- فرق باب تزاحم و باب تعارض از جهت حکم 264
- اشاره 264
- مقدّمه هشتم اعتبار وجود مناط امر و نهی در محلّ اجتماع 264
- فرق باب تزاحم و باب تعارض از جهت موضوع 265
- مقدّمه نهم مرحوم آخوند در این مقدّمه پیرامون مقام اثبات بحث میکند 266
- اشاره 266
- بررسی کلام مرحوم آخوند در مقدّمه هشتم و نهم: 266
- مقام اوّل: ثمره نزاع بنا بر قول به جواز اجتماع امر و نهی 270
- اشاره 270
- اشاره 270
- مقدّمه دهم ثمره نزاع در مسأله اجتماع امر و نهی 270
- کلام مرحوم نائینی: 271
- کلام مرحوم بروجردی 281
- نظریه اوّل: تقدیم جانب امر بر نهی 283
- اشاره 283
- مقام دوّم: ثمره نزاع بنا بر قول به امتناع اجتماع امر و نهی 283
- نظریه دوّم: تقدیم جانب نهی بر جانب امر 284
- اشاره 284
- اشکال امام خمینی رحمه الله بر مرحوم نائینی 294
- مقدّمه یازدهم آیا نسبت بین دو عنوان محلّ بحث چیست؟ 297
- اشاره 297
- بررسی کلام مرحوم نائینی 306
- اشاره 310
- اقوال در مسأله اجتماع امر و نهی 310
- اشاره 310
- نظریه اول: جواز اجتماع امر و نهی 310
- نتیجه مقدمات سهگانه 328
- کلام مرحوم نائینی 331
- نظریه دوّم: امتناع اجتماع امر و نهی 335
- قائلین به امتناع اجتماع امر و نهی نیز راههایی را پیمودهاند 335
- اشاره 335
- راه دوم: لازمه قول به جواز اجتماع این است که موجود خارجی واحد، که- به قول شما قائلین به جواز- دارای ترکیب اتحادی است، برای مولا هم محبوبیت و هم مبغوضیت داشته باشد. 336
- راه اول: لازمه قول به جواز اجتماع این است که صلاة در دار غصبی، هم مأمور به باشد و هم منهی عنه، 336
- راه سوم برای اثبات امتناع: ممکن است گفته شود: وجود امر، کاشف از مصلحت ملزمه در مأمور به 341
- تضاد بین احکام تکلیفیه 347
- اشاره 347
- احتمال اول: حکم عبارت از ارادهای است که دارای دو خصوصیت باشد: 348
- اشاره 348
- مطلب اول: تضاد چیست؟ 348
- مطلب دوم: حقیقت و ماهیت حکم چیست؟ 348
- احتمال دوم: حکم، ارتباطی با اراده ندارد. بلکه حکم عبارت از بعث و زجر مولاست 350
- اشاره 350
- ادله عدم وجود تضاد بین بعث و زجر: 351
- اشاره 357
- احتمال سوم: 357
- بررسی احتمال سوم: 358
- اشاره 359
- دلیلی دیگر از قائلین به جواز اجتماع امر و نهی 310] 359
- اشاره 360
- بررسی دلیل فوق: 360
- [جواب مرحوم آخوند به این دلیل 361
- اشاره 361
- بررسی کلام مرحوم آخوند: 363
- اشکال بر مرحوم آخوند و صاحب فصول رحمه الله: 364
- اشکال امام خمینی رحمه الله بر کلام مرحوم آخوند: 369
- راه دیگر برای مناقشه در کلام مرحوم آخوند 370
- تبصرهای در ارتباط با عنوان محل نزاع 375
- اشاره 376
- تذییل مسأله اجتماع امر و نهی 376
- اشاره 377
- اقوال در مسئله 377
- اشاره 379
- بررسی اقوال ششگانه 379
- استفاده از کلام امام خمینی رحمه الله: 381
- شواهد دیگر بر عدم انحلال تکالیف عامّه 383
- تکمیل بحث 390
- اشاره 390
- اشاره 390
- کلام مرحوم آخوند: 390
- بررسی کلام مرحوم آخوند: 391
- اشاره 391
- اشکال بر ابو هاشم و اتباعش: 397
- کلام مرحوم نائینی:[345] 399
- اشاره 399
- بررسی کلام مرحوم نائینی: 401
- دو نکته در ارتباط با عنوان محلّ نزاع 403
- آیا نهی از شیء مقتضی فساد آن است؟ 403
- مقدّمات بحث 405
- مقدّمه اوّل: فرق بین مسأله نهی متعلّق به عبادت و مسأله اجتماع امر و نهی 405
- اشاره 407
- مقدّمه سوّم: آیا مسأله نهی متعلّق به عبادات یا معاملات، از مسائل لفظی علم اصول است یا از مسائل عقلی آن؟ 407
- مقدّمه دوم: آیا مسأله نهی متعلق به عبادات و معاملات، مسألهای اصولی است؟ 407
- کلام مرحوم حائری: 408
- مقدّمه چهارم: آیا عنوان «نهی» در محلّ بحث شامل نهی کراهتی هم میشود؟ 410
- اشاره 410
- اشاره 410
- دلیل اوّل: 410
- بعضی گفتهاند: نهی تنزیهی کراهتی از محلّ نزاع خارج است. 410
- دلیل دوّم: 413
- اشاره 414
- نظریه محقّق قمی رحمه الله 414
- مقدّمه پنجم: آیا نهی غیری داخل در محلّ نزاع است؟ 414
- نظریه مرحوم آخوند 415
- تحقیق در مسئله 416
- مقدّمه ششم: آیا نهی میتواند به عبادت تعلّق بگیرد؟ 417
- اشاره 417
- آیا نهی تبعی هم داخل در محلّ نزاع است؟ 417
- نکته: 418
- اشکال امام خمینی رحمه الله بر مرحوم آخوند: 419
- تحقیق بحث 421
- اشاره 421
- اشاره 422
- اشکال بر کلام امام خمینی رحمه الله 422
- مقدّمه هفتم: معنای «فساد» چیست؟ 422
- اشکال امام خمینی رحمه الله به مرحوم آخوند: 425
- اشاره 429
- آیا صحّت و فساد دارای واقعیت میباشند؟ 429
- بررسی کلام مرحوم آخوند: 430
- اشاره 432
- آیا صحّت و فساد به عنوان مجعول شرعی هستند؟ 432
- بررسی کلام مرحوم آخوند: 434
- اشاره 442
- اشاره 442
- مقام اوّل: بحث در مسأله اصولی: 442
- مقدّمه هشتم: اصل عملی در مسأله «آیا نهی دلالت بر فساد میکند؟» 442
- 1- جهت لفظی: آیا نهی، ظهور در فساد منهی عنه دارد یا نه؟ 443
- 2- جهت عقلی: آیا در باب عبادات و معاملات، بین حرمت و فساد ملازمه عقلیّه وجود دارد؟ 445
- اشاره 445
- کلام مرحوم آخوند: 445
- کلام امام خمینی رحمه الله 446
- جهت اوّل (معاملات): 450
- مقام دوّم: بحث در مسأله فقهی: 450
- اشاره 450
- جهت دوّم (عبادات): 452
- مقدّمه نهم: اقسام نهی متعلّق به عبادت 454
- اشاره 458
- آیا نهی مقتضی فساد منهی عنه است؟ 458
- مقام اوّل: بحث عبادات 459
- [بحث در مقام ثبوت 465
- اشاره 465
- مقام دوّم: بحث معاملات 465
- کلام شیخ انصاری رحمه الله 470
- نکته: 473
- بحث در مقام اثبات 476
- اشاره 476
- کلام شیخ انصاری رحمه الله برای اثبات ملازمه شرعی بین حرمت و فساد 477
- کلام مرحوم آخوند: 480
- اشاره 480
- اشاره 480
- تحقیق بحث 480
- مقام اوّل: معنای روایت: 481
- مقام دوّم: بحث در مورد ملازمه شرعی و عدم آن: 485
- اشاره 485
- کلام ابو حنیفه و شیبانی 485
- اشاره 486
- بررسی کلام ابو حنیفه در مورد معاملات: 486
- کلام مرحوم اصفهانی: 487
- اشاره 487
- بررسی کلام مرحوم اصفهانی: 488
- بررسی کلام ابو حنیفه در باب عبادات: 489
مسأله دلالت لفظی. یعنی انسان، در وجود با زید اتحاد دارد نه از نظر دلالت لفظی.
لفظ انسان بر زید دلالت نمیکند. انسان برای ماهیت حیوان ناطق وضع شده است در حالی که فرد انسان- یعنی زید- عبارت از ماهیت به ضمیمه خصوصیات فردیّه است.
و لفظ انسان نمیتواند حاکی از این خصوصیات فردیّه باشد زیرا تمام مدلول لفظ انسان، عبارت از حیوان ناطق است و خصوصیات فردیّه در آن دخالتی ندارد. وقتی طبیعت در مقام دلالت جز بر همان مدلول و مفاد جنس و فصلی خودش دلالت ندارد، ما از کجای «لا تشرب الخمر» معنای «أطلب منک ترک کلّ فرد من أفراد شرب الخمر» را استفاده کنیم؟ در نتیجه بیان مرحوم نائینی هم نمیتواند صحیح باشد.
3- راه حلّ مرحوم اصفهانی
راه حلّ ایشان مبتنی بر سه مطلب است. اوّلًا: مفاد هیئت «لا تفعل» عبارت از «طلب ترک» است.[195] ثانیاً: طلبی که در باب نواهی انشاء میشود، طلب کلّی و طبیعت طلب است، به خلاف طلب در باب اوامر که جزئی و شخصی بوده و به یک وجود از وجودات طبیعت تعلق دارد.[196]