اصول فقه شیعه جلد 5 صفحه 341

صفحه 341

هم برای ما معلوم است و هم مجهول و علم و جهل به یک چیز- یعنی شبح خارجی- تعلق گرفته است. این برای این است که معلوم ما، صورت جنسیت مرتسم در نفس و مجهول ما صورت فصلیت آن شبح است. و در عالم نفس، صورت جنسیت و صورت فصلیت، دو صورت می‌باشند، هرچند در خارج امکان جدایی بین جنس و فصل وجود ندارد. وقتی در باب جنس و فصل توانستیم این گونه تفکیک کنیم، در باب صلاة در دار غصبی نیز تفکیک امکان دارد. صورت صلاتی چه ربطی با صورت غصبی دارد؟ آنچه متعلق حب است صورت صلاتی و آنچه متعلق بغض است صورت غصبی است و در محل نفس، این‌ها دو صورت هستند نه یک صورت. ثانیاً:[299] در مسأله امتناع اجتماع ضدین، فرقی وجود ندارد که این اجتماع از ناحیه شخص واحد باشد یا از ناحیه اشخاص متعدد، درهرصورتْ اجتماع ضدین امتناع دارد.

ولی در مسأله حب و بغض این گونه نیست. ما اگر شی‌ء واحدی را نسبت به شخص واحدی ملاحظه کنیم، نمی‌تواند از جهت واحد هم محبوب و هم مبغوض آن شخص باشد ولی اگر همان شی‌ء را در ارتباط با دو نفر در نظر بگیریم، ممکن است برای یکی محبوب و برای دیگری مبغوض باشد، در حالی که شی‌ء، یک شی‌ء است و محبوبیت و مبغوضیت هم در آنِ واحد است. و اگر حب و بغض مانند سواد و بیاض بود، امکان اجتماع آنها در شی‌ء واحد، حتی از ناحیه دو شخص هم ممتنع بود. در نتیجه این راهی که قائل به امتناع پیمود، نمی‌تواند مانعی برای اجتماع امر و نهی باشد.

راه سوم برای اثبات امتناع: ممکن است گفته شود: وجود امر، کاشف از مصلحت ملزمه در مأمور به

و وجود

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه