اصول فقه شیعه جلد 5 صفحه 4

صفحه 4

امر مستفاد از کتاب یا سنت نیست بلکه این بحث در مورد اوامری که از طریق عقل یا اجماع- که دلیل لبّی است- ثابت شده باشند، نیز جریان دارد. در حالی که اگر بحثْ لفظی بود، باید ادلّه‌ای چون عقل و اجماع خارج از محلّ نزاع باشند.[2]

مقدّمه سوّم: عنوان بحث ضدّ

اشاره

در عنوان این بحث، دو کلمه «یقتضی» و «الضدّ» مطرح شده‌اند که لازم است پیرامون این دو، بحث نماییم:

الف: بحث پیرامون «یقتضی»

هم مرحوم آخوند و هم مرحوم نائینی تصریح کرده‌اند که «اقتضاء» در عنوان بحث دارای معنای وسیعی است و شامل اقتضاء به نحو عینیت، جزئیت و تلازم می‌باشد. عینیّت، همان دلالت مطابقه و جزئیت، همان دلالت تضمّن و تلازم، همان دلالت التزام است.[3] مرحوم آخوند می‌گوید: هریک از این‌ها از مصادیق اقتضاء هستند ولی مصداق روشن و قدر متیقّن از اقتضاء، دلالت التزامیّه است. اشکال: در اینجا دو اشکال وجود دارد که یکی بر کلام مرحوم نائینی و دیگری هم بر کلام مرحوم نائینی و هم بر کلام مرحوم آخوند وارد است. اشکال بر مرحوم نائینی: در مسأله ضدّ، اگرچه مقتضی عبارت از «امر» و مقتضی عبارت از «نهی از ضدّ» است ولی در عین حال، مرحوم نائینی در مقدّمه دوّم، این مسئله را از مسائل عقلیّه علم اصول دانست.[4] امّا در مقدّمه سوّم، اقتضاء را شامل

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه