اصول فقه شیعه جلد 5 صفحه 425

صفحه 425

فاسد را به چیزی می‌توان اطلاق کرد که: اولًا: امری عدمی باشد.[364] ثانیاً: شأنیت وجودی بودن را دارا باشد. و الّا تقابل آن، تقابل سلب و ایجاب خواهد بود.[365]

اشکال امام خمینی رحمه الله به مرحوم آخوند:

امام خمینی رحمه الله می‌فرماید: صحّت و فساد در لغت و عرف به معنای تمامیت و نقص نیست، مثلًا اگر ساختمانی واجد همه خصوصیات باشد، از آن به تامّ و اگر فاقد بعضی از خصوصیات باشد از آن به ناقص تعبیر می‌کنند. تعبیر به تمامیت و نقص یک تعبیر مرتکز عرفی نزد ماست ولی در اینجا نمی‌توانیم به جای تام و ناقص، از تعبیر صحیح و فاسد استفاده کرده و خانه تمام را صحیح و خانه ناقص را فاسد بنامیم. و یا مثلًا به انسانی که از ابتدای تولدش فاقد بصر باشد، ناقص الخلقة و به انسانی که همه اعضا و جوارح را داراست تامّ الخلقة می‌گوییم. در اینجا تعبیر به تمامیت و نقصان، تعبیر درست و رایجی است در حالی که در اینجا نمی‌توان «تام و ناقص» را برداشته و به جای آن «صحیح و فاسد» را قرار داد. بله، اگر کسی فاقد بصر باشد، چنانچه خود بصر را موصوف برای فساد قرار دهیم می‌گوییم: «چشم این شخص، فاسد است». امّا اگر موصوف را خود انسان قرار دهیم، نمی‌توانیم- به لحاظ فقدان بصر- خود شخص را «فاسد» بنامیم. در حالی که بدون اشکال عنوان نقص را می‌توانیم به او نسبت دهیم. در مقابل، مواردی را ملاحظه می‌کنیم که کلمه «فاسد» را می‌توان استعمال کرد ولی کلمه «ناقص» را نمی‌توان استعمال کرد، مثلًا بر میوه‌ای که در اثر مرور زمان یا حرارت و امثال آن تغییر کرده، عنوان «فاسد» اطلاق می‌شود ولی عنوان

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه