اصول فقه شیعه جلد 5 صفحه 53

صفحه 53

متعلّق به عبادت، مقتضی فساد آن است. در نتیجه چنین شخصی که ازاله را ترک کرده و به جای آن مشغول نماز شده است، نمازش باطل است. امّا بنا بر قول به عدم اقتضاء، وجهی برای بطلان نماز نیست. بنابراین مطرح کردن مثال ازاله و صلاة به جهت همین ثمره‌ای است که در اینجا مطرح شده است و الّا از جهت منهی عنه بودن فرقی بین صلاة و سایر اضداد ازاله وجود ندارد.

اشکال بر ثمره مذکور:

اشاره

این ثمره به دو طریق مورد انکار قرار گرفته است:

طریق اوّل: نماز به جای ازاله، بنا بر هر دو قول- یعنی قول به اقتضاء و قول به عدم اقتضاء- صحیح است

، زیرا بطلان صلاة باید از راه تعلّق نهی به عبادت مطرح شود به‌همین‌جهت ما باید ابتدا این مسئله را بررسی کنیم که چرا نهی متعلّق به عبادت، مقتضی فساد است؟ روشن است که آیه یا روایتی بر این مطلب دلالت نمی‌کند بلکه این یک مسأله عقلی است که نهی متعلّق به عبادت، مقتضی فساد آن است. آن‌وقت ما باید ببینیم آیا ملاکی که در اقتضای نهی نسبت به عبادت وجود دارد، در این نهی که از راه وجوب ازاله به سراغ صلاة می‌آید نیز وجود دارد؟ روشن است که اگر ملاک وجود نداشت ما نمی‌توانیم در ما نحن فیه حکم به بطلان نماز بنماییم. به نظر ما این انکار موافق با تحقیق است و ملاکی که در اقتضای نهی نسبت به عبادت وجود دارد، در ما نحن فیه وجود ندارد، بنابراین ما نمی‌توانیم حکم به بطلان صلاة بنماییم. بیان مطلب: نواهی که متعلّق به عبادت می‌شود به دو صورت است: صورت اوّل: نهی متعلّق به عبادت، نهی تحریمی نباشد بلکه ارشاد به فساد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه