اصول فقه شیعه جلد 5 صفحه 91

صفحه 91

نتیجه بحث در ارتباط با شرطیت علم و قدرت برای تکلیف از آنچه گفته شد معلوم گردید که آنچه به عنوان اصل مسلّم تلقی شده که قدرت و علم از شرایط عامّه تکلیف است، درست نمی‌باشد بلکه آنچه مطرح است این است که جاهل و عاجز معذورند و عقاب آنان قبیح است. امّا تکلیف عام، هم به جاهل و عاجز متوجه است و هم به عالم و قادر.

رجوع به بحث ترتب

یادآوری: قائل به ترتب می‌خواست برای صحّت عبادت در مثل مسأله صلاة و ازاله، امری برای صلاة درست کند تا این که اگر کسی ازاله را ترک کرد و نماز را انجام داد، عبادت او صحیح و مأمور به باشد. آیا با توجه به مسائلی که ما ذکر کردیم، برای رسیدن به این هدفْ نیازی به مسأله ترتّب وجود دارد؟ یعنی آیا ضرورتی وجود دارد که ما بر خلاف ظواهر شرعیه- که هیچ‌گونه اشتراطی نه در امر به اهم وجود دارد و نه در امر به مهم 81]- مسأله ترتّب را مطرح کنیم؟ یا این که نیازی به مسأله ترتب وجود ندارد و اگر هم صحّت عبادت نیاز به امر داشته باشد، امر بالفعل وجود دارد و به نحو اطلاق هم می‌باشد، هم در ناحیه اهمّ و هم در ناحیه مهم- ولی در اینجا می‌خواهیم با توجه به مطالبی که مطرح کردیم 82] نتیجه‌گیری کنیم، پس می‌گوییم: مسئله دارای چند صورت است: صورت اوّل: این است که مکلّف در مقابل یک تکلیف قرار گرفته باشد، مثل این

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه