ایضاح الکفایه: درسهای متن کفایه الاصول حضرت آیه الله فاضل لنکرانی جلد 2 صفحه 25

صفحه 25

المبحث الرابع: إنّه إذا سلّم أنّ الصّیغه لا تکون حقیقه فی الوجوب، هل لا تکون ظاهره فیه أیضا أو تکون؟ قیل بظهورها فیه، إمّا لغلبه الاستعمال فیه، أو لغلبه وجوده أو أکملیّته [1].


______________________________

«یتوضّأ» و امثال آن ها را بر وجوب، حمل می کنیم ولی اگر عرف آن نکته را نپذیرفت، نتیجه می گیریم نکته مذکور، ارزشی ندارد زیرا عقلیّات و ذوقیّات، خارج از مدالیل الفاظی است که به عرف القا می شود.

مبحث چهارم «آیا صیغه امر، ظهور در وجوب دارد یا نه؟»

[1]- اگر ما- مصنّف- از مبنای خود، صرف نظر کنیم و قائل نشویم که صیغه افعل حقیقت در خصوص وجوب است بلکه ادّعا کنیم صیغه افعل از نظر «وضع» و لغت، حقیقت در مطلق طلب است که هم شامل طلب وجوبی شود و هم شامل طلب استحبابی گردد- یعنی حقیقت در اعم باشد- آیا می توان گفت صیغه افعل ظهور در خصوص طلب وجوبی دارد به نحوی که اگر هیئت افعل را بدون قرینه شنیدیم، آن را حمل بر طلب وجوبی نموده و بگوئیم انصراف به طلب وجوبی دارد یا نه؟

جواب: بعضی گفته اند: مانعی ندارد، یعنی در عین حال که معنای لغوی آن، مطلق طلب است لکن به سبب انصراف، ظهور در طلب وجوبی دارد و سه دلیل یا سه وجه برای منشأ انصراف بیان کرده اند:

1- غلبه استعمال: گفته اند: اکثر استعمالات هیئت افعل در طلب وجوبی است و غلبه و کثرت استعمال در وجوب، باعث انصراف صیغه افعل به وجوب شده است.

2- غلبه وجود: گفته اند: مطلوب های به طلب وجوبی بیش از مطلوب های به طلب استحبابی است یعنی تعداد واجبات، بیش از مستحبات می باشد و غلبه وجود و کثرت افراد واجب، سبب می شود که هیئت افعل به غالب الوجود، انصراف پیدا کند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه