ایضاح الکفایه: درسهای متن کفایه الاصول حضرت آیه الله فاضل لنکرانی جلد 2 صفحه 502

صفحه 502

فصل

لا یخفی أنّه و إن کان الزّمان مما لا بدّ منه عقلا فی الواجب، إلا أنّه تاره ممّا له دخل فیه شرعا فیکون موقّتا، و أخری لا دخل له فیه أصلا فهو غیر موقّت، و الموقّت إما أن یکون الزّمان المأخوذ فیه بقدره فمضیّق، و إمّا أن یکون أوسع منه فموسّع. و لا یذهب علیک أن الموسّع کلّی، کما کان له أفراد دفعیّه، کان له أفراد تدریجیّه، یکون التّخییر بینها کالتّخییر بین أفرادها الدّفعیّه عقلیّا. و لا وجه لتوهّم أن یکون التّخییر بینها شرعیّا، ضروره أنّ نسبتها إلی الواجب نسبه أفراد الطّبائع إلیها، کما لا یخفی، و وقوع الموسّع فضلا عن إمکانه، مما لا ریب فیه، و لا شبهه تعتریه، و لا اعتناء ببعض التّسویلات کما یظهر من [بعض] المطولات [1].


______________________________

بدیهی است که اقدام تمام مکلّفین در مورد تجهیز میّت، متصوّر نیست لکن در بعضی از واجبات کفائی(1) متصوّر است.

سؤال: نکته وجود وجوب کفائی چیست؟

جواب: نکته اش این است که مولا یک غرض دارد و فرضا می خواهد میّت مسلمان، تجهیز شود و مکلّفین نسبت به یکدیگر امتیازی ندارند لذا مولا خطاب خود را متوجّه تمام مکلّفین می کند و در نتیجه اگر یکی از آن ها واجب کفائی را اتیان کرد، غرض او حاصل می شود و تکلیف سائرین، ساقط می شود و چنانچه آن واجب کفائی، اتیان نشد همه مکلّفین، استحقاق عقوبت پیدا می کنند.

سؤال: چرا بر ترک یک واجب کفائی، تمام مکلّفین استحقاق عقوبت پیدا می کنند؟

جواب: علّتش این است که تکلیف مولا به تمام آن ها توجّه پیدا کرده و در مقام تکلیف، امتیازی هم مطرح نبوده.

[فصل یازدهم] واجب موسّع و مضیّق

[1]- مکلّفین، «زمانی» هستند پس افعال و واجباتی را هم که انجام می دهند، طبعا در

1- کما فی رد السلام و صلاه المیت. ر. ک: عنایه الاصول 1/ 470.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه