ایضاح الکفایه: درسهای متن کفایه الاصول حضرت آیه الله فاضل لنکرانی جلد 3 صفحه 328

صفحه 328

ثمّ انّه فی الغایه خلاف آخر کما أشرنا الیه و هو أنّها هل هی داخله فی المغیّا بحسب الحکم أو خارجه عنه و الاظهر خروجها، لکونها من حدوده، فلا تکون محکومه بحکمه و دخوله فیه فی بعض الموارد انّما یکون بالقرینه. و علیه تکون کما بعدها بالنّسبه الی الخلاف الاوّل، کما أنّه علی القول الآخر تکون محکومه بالحکم منطوقا [1].


______________________________

واجب» قضیّه مذکور، دلالت ندارد، سیری که منتهای آن، کوفه نباشد، وجوب ندارد، موضوع آن حکم، مقیّد است امّا قیدش- همان طور که در قضایای وصفیّه بیان کردیم- دلالت بر علّیّت منحصره ندارد(1).

خلاصه: قضایای غائیه بر دو قسم است یک قسمش واجد مفهوم و قسم دیگر، فاقد مفهوم است.

آیا غایت، داخل در مغیا هست

[1]- مصنّف رحمه اللّه به مناسبت بحث مفهوم قضیّه غائیّه، این مطلب را مطرح نموده اند که آیا غایت، داخل مغیّا هست یا نه؟

تذکّر: ایشان عنوان بحث را چنین مطرح کرده اند: ثم انّه فی الغایه خلاف آخر کما اشرنا الیه و هو انّها «هل هی داخله فی المغیّی بحسب الحکم او خارجه عنه» یعنی: آیا غایت هم- نسبت به آن حکمی که برای مغیّا ثابت می باشد- مانند مغیّا هست پس معلوم می شود که ایشان غایت را قید موضوع قرار داده اند نه قید حکم و الّا اگر غایت، قید حکم

1- وصف در قضیه وصفیه، دلالت بر علیت منحصره ندارد زیرا نه واضع، چنان« وضعی» نموده و نه اهل لغت، چنان تصریحی نموده اند و نه قرینه عامه ای مانند مقدمات حکمت داریم که از آن بتوان علیت منحصره را استفاده نمود.- در قضایای غائیه هم مطلب به همان کیفیت است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه