- سخن آغازین :نیاز جامعه برین 1
- اشاره 1
- توجه به شرایط 2
- ضامن اجرای قانون 2
- امر به معروف و نهی از منکر در سیره معصومین: 4
- اشاره 6
- اشاره 7
- پیامبر(صلّی الله علیه و آله ) در کودکی 9
- اشاره 9
- امام حسن(علیه السّلام) و امر به معروف در کودکی 11
- نهی از منکر امام حسین(علیه السّلام) در کودکی 12
- نهی از منکر در گهواره 15
- رسول خدا(صلّی الله علیه و آله ) در روزهای واپسین 15
- نهی از منکر به هنگام رحلت 17
- علی(ع) در آخرین روزها 18
- امام حسن(علیه السّلام) در بستر شهادت 20
- آخرین دیدار امام صادق(علیه السّلام) 21
- آخرین امر به معروف معصومین(علیهم السّلام) 22
- اشاره 23
- امر به معروف و نهی از منکر تا پای جان 24
- هدایت اسیر 26
- امر به معروف با جنگ طلبان 26
- هدایت خواهی قاتل حمزه 27
- تحمل گرما برای امر به معروف و یاری مظلوم 28
- درون آتش رفتن 29
- اشاره 31
- امام حسین(علیه السّلام) در عرفات 32
- امام صادق(علیه السّلام) و ترک کنندگان امر به معروف 34
- پذیرش امر به معروف و نهی از منکر 35
- دفاع از فرد معترض 36
- امّت مقدّس 37
- هدیّه ای برادرانه 38
- پذیرفتن سخن در موقعیت دشوار 38
- اشاره 40
- شرایط امر به معروف و نهی از منکر 41
- فصل اول:شناخت معروف و منکر 41
- حکم بدون علم 43
- مسئولیت امر و نهی بدون شناخت 43
- آگاه سازی ناآگاهان 44
- بازداشت از دو خصلت 44
- نهی فرماندار 47
- دستور تبیین معروف و منکر 48
- شکوه از اظهارنظرهای ناآگاهانه 48
- پیامد گفتار بدون شناخت 49
- فصل دوم:احتمال تأثیر 51
- اشاره 51
- ترک مبارزه با بدعت 52
- خودداری از موعظه 53
- اشاره 57
- فصل سوم:نداشتن پیامدهای ناروا 57
- سکوت برای حفظ حکومت اسلامی 58
- سرانجام افشای اسرار 60
- سکوت در مقابل دشنام 63
- اشاره 65
- اشاره 66
- مراحل امر به معروف و نهی از منکر 66
- اشاره 67
- 1. خطابه های عمومی 73
- اشاره 73
- 2. امر به معروف و نهی از منکر با گفت گوی دوجانبه 77
- 3. امر به معروف و نهی از منکر از طریق گفت گوی خصوصی 82
- 4. انجام وظیفه در هر موقعیت 85
- 1. خشکاندن زمینه های گناه 89
- اشاره 89
- تألیف قلوب 90
- اشاره 90
- پاداش ناسزاگو 91
- پاداش مادّی 91
- یتیم نوازی زمینه اصلاح 93
- کمک مادی برای جلوگیری از اختلاف 94
- توصیه های اقتصادی 94
- کار، مایه عزت 96
- اول کمک مادی، سپس نهی از منکر 96
- کمک همراه با نهی از منکر 97
- اشاره 99
- یک شب بدون همسر 100
- ازدواج با حمایت بیت المال 100
- پیشنهاد ازدواج 100
- آگاه سازی در زمینه غصب خلافت 101
- اشاره 101
- امام صادق(ع) و مرگ اسماعیل 102
- امام کاظم(ع) و واقفیّه 104
- امام رضا(ع) و حکومت عباسیان 105
- 2. برخورد مستقیم 106
- اشاره 109
- بیرون آوردن زیور زرّین 109
- تنبیه مرد قصه گو 111
- نهی نمازگزار 111
- تنبیه مردم آزار 111
- اشاره 112
- تبعیض در اجرای حدود 113
- اشاره 114
- فرمان ترور 115
- اشاره 117
- اشاره 125
- اشاره 129
- شیوۀ اول:گسستن رابطه اجتماعی و بی اعتنایی 129
- الف. برخورد تند 130
- 1. انفاق گر خطاکار 130
- اشاره 130
- 2. تأدیب وزیر گناهکار 131
- ب. قطع رابطهای شدیدتر 134
- 1. جنگ گریزان پشیمان 134
- اشاره 134
- 2. مدعیان ناآگاه 139
- اشاره 141
- ج. قطع رابطه همیشگی 141
- 3. فقیه کج اندیش 143
- 2. برادر خطاکار 143
- 4. انکارگر مرتد 144
- شیوۀ دوم:تشویق شایستگان 150
- اشاره 150
- 1. فرزند شایسته 151
- 2. ارزشگذاری به عمل کفار 152
- 3. سخاوتمند مرتد 153
- 4. تشویق نامه 154
- شیوۀ سوم:تهدید 156
- اشاره 156
- 1. تهدید به آتش زدن خانه 157
- 2. تهدید جاسوس 157
- 3. تهدید به عذاب الهی 159
- 4. تهدید سهل انگار 160
- 5. شهروندان حق گریز 161
- شیوۀ چهارم:اعلام عمومی 164
- اشاره 164
- 1. رعایت حقوق اجتماعی 165
- 2. دعوت به پرواپیشگی 166
- 3. استفاده از اجتماعات 166
- شیوۀ پنجم:عفو و بخشش 171
- 1. ناسزاگوی پرخاشگر 171
- اشاره 171
- 2. خویشاوند ناآگاه 173
- 4. استاندار معزول 175
- 5. جنگجوی پشیمان 176
- 6. آتش افروز شکست خورده 177
- شیوۀ ششم:تحریک عواطف 179
- اشاره 179
- 1. گریه های سیاسی 179
- 2. یادآور کربلا 180
- 3. ثواب عزاداری 181
- 4. زیارت امام حسین علیه السّلام 183
- اشاره 184
- 5. گریستن بر شهیدان 184
- 6. نهی از منکر با گریه 186
- اشاره 189
- شیوۀ هفتم:افشاگری و رازداری 189
- الف. پنهان کاری و سر نگه داری 190
- 1. افشاگری ممنوع 190
- 2. افشا نکردن شکرانه به سلامت ماندن 191
- 3. افشا نکردن پدر 192
- ب. لزوم افشاگری 193
- اشاره 193
- 1. افشای مردم گریزان 195
- 2. افشای همسایه بداخلاق 196
- 3. افشای مدعی پرواپیشگی 197
- 4. افشا و اصلاح توطئه گر 199
- اشاره 201
- اشاره 201
- الف. اصالت مدارا 201
- شیوۀ هشتم:خشونت و مدارا 201
- 1. انبیا و مدارا 202
- 2. فرستادگان تندخو 203
- 3. درخواست گر پرخاشجو 206
- 4. رفق و مدارا در هدایت گری 208
- 5. آسان گیری در نماز جماعت 210
- اشاره 212
- ب. شدت و خشونت 212
- 6. مدارا با خویشتن 212
- 1. خشونت در راه خدا 214
- 2. خشونت با فتنه گران 215
- 3. عاشقان گمراه 215
- 4. گناهکاران بی پروا 216
- 5. تسامح در عقیده هرگز 217
- 6. خشونت با اهانت گر 219
- اشاره 221
- شیوۀ نهم:طرفداری از آمران و ناهیان 221
- 1. ارزش گذاری نهی از منکر 222
- اشاره 224
- 2. پشتیبانی از تبعیدی آزاده 224
- ابوذر در شام 227
- 3. طرفداری از قیام آمران به معروف 230
- 5. روحیه بخشی به قیام گران 231
- 4. پشتیبانی از قیام زید 231
- 6. رفع اتهام 233
- 7. پشتیبانی از معترضان بر ضد تباهی 234
- شیوه دهم:استفاده از سلاح هنر 240
- اشاره 240
- اشاره 243
- الف. هنر در راه هدایت 243
- نمونه های تأثیر قرآن 244
- ب. معصومین و استفاده از هنر 246
- 1. کوبنده تر از هر سلاح 250
- 2. جنگ هنری 250
- اشاره 250
- 3. دادخواهی با زبان هنر 251
- 4. شعری کوبنده در کنار کعبه 252
- 5. هنرمندترین شاعر عرب 255
- 6. امام باقر(علیه السّلام) و شاعر حق گرا 257
- 7. امام صادق(علیه السّلام) و تشویق شاعر 257
- 8. نجات دادن کمیت 258
- د. هنر داستان در خدمت امر به معروف 259
- اشاره 259
- دو گونه قصه 262
- و. دو گونه هنر 263
- ه. شعر متعهّد و غیرمتعهّد 263
- ی. هنرهای صوتی 264
مأمون گفت: این حرف ها را واگذار. به خدا سوگند! اگر رابطه دیرینه و نیکویت نبود، تو را می کشتم. (1)
نهی فرماندار
تشخیص منکرات در بسیاری از موارد، کاری دشوار نیست اما برخی اعمال ذاتا منکر نیستند؛ بلکه گاهی به سبب خصوصیات اجتماعی فرد و حادثه موردنظر، رنگ ویژه ای می گیرند و به منکر تبدیل می شوند. در این موارد تشخیص منکر برای بسیاری افراد، مشکل می شود. معصومین(علیهم السّلام) با دقت ویژه خود، در این موارد، اقدام به تعریف و تبیین منکر و نهی از آن می کردند.
مردی از اهالی بصره، ثروتمندان بصره را به خانه خویش فراخواند و از عثمان بن حنیف - که از سوی امام علی(علیه السّلام) حاکم بصره بود - نیز دعوت به عمل آورد. عثمان به دعوت او پاسخ مثبت داد و همراه ثروتمندان بصره، بر خوان رنگین او نشست. امام علی(علیه السّلام) در نامه ای عتاب آلود، او را چنین نهی از منکر فرمود:
امّا بعد یابن حنیف فقد بلغنی انّ رجلاً من فتیه اهل البصره دعاک الی مأدبه فأسرعت الیها تستطاب لک الألوان وتنقل الیک الجفان وما ظننت انّک تجیب الی طعام قومٍ عائلهم مجفّو وغنیّهم مدعوّ فانظر الی ما تقضمه من هذا المقضم فما اشتبه علیک علمه فالفظه وما ایقنت بطیب وجهه فنل منه...؛
پس از ستایش خدا و درود بر پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله )؛ ای پسر حنیف! باخبر شدم که جوانی از بصریان تو را به سفره ای فراخوانده است و تو با شتاب در آن جا حاضر شدی و غذاهای گوارای گوناگون و ظروف مختلف به سویت آورده اند. گمان نمی بردم تو به دعوتی پاسخ گویی که نیازمندان را از آن برانند و ثروتمندان را بدان بخوانند. پس بنگر بر چه چیز دندان می نهی! آن چه شبهه ناک است، دور افکن و آن چه به یقین دریافتی پاک و پاکیزه است، تناول کن... هشدار که هر پیروی را راهبری است که به او اقتدار کرده، از نور
1- مامقانی، تنقیح المقال، ج 2، ص 99.