- کلام سیّد محمّد مجاهد در عدم جریان استصحاب تعلیقی 2
- تنبیه چهارم 2
- ادامه مقصد سوم: در شک 2
- اشاره 2
- ادامه مبحث استصحاب 2
- ادامه تنبیهات استصحاب 2
- برخی از مناقشات در استصحاب تعلیقی و دفع آنها توسط شیخره 10
- مناقشۀ مرحوم شیخ در کلام صاحب مناهل 10
- رأی جناب شیخ در استصحاب تعلیقی 11
- تنبیه پنجم 24
- اشاره 24
- دلیل صاحب فصول بر منع از استصحاب تعلیقی 24
- مناقشۀ مرحوم شیخ در دلیل صاحب فصول 24
- وجه دیگری بر منع استصحاب احکام شرایع سابقه 33
- احتمال سوّم 34
- مطلبی که مرحوم محقّق قمی در وجه المنع فرموده 39
- ثمرات ذکر شده برای استصحاب شریعت سابقه و مناقشۀ در آنها 44
- از جملۀ این ثمرات:اثبات وجوب قصدو نیّتاخلاص در افعال عبادی است 44
- ثمرۀ دوّم 51
- پاسخ شیخرهبه این استشهاد 51
- ثمرۀ سوم 57
- ثمرۀ چهارم 57
- پاسخ شیخرهبه استشهاد فوق 57
- ثمرۀ پنجم 58
- ثمرۀ ششم 58
- تلخیص المطالب 64
- اشاره 78
- تنبیه ششم 78
- تفصیل مطلب 82
- مراد از نفی اصول مثبته 83
- پاسخ 91
- اشکال 91
- عدم ترتّب آثار و لوازم غیر شرعیّه بر مستصحب 98
- ادلۀ صاحب فصول در عدم حجیّت اصل مثبت 106
- مناقشۀ شیخ در تعلیل دوّم صاحب فصول 107
- مناقشۀ شیخرهدر تعلیل اوّل صاحب فصول: 107
- وجوب التزام به اصول مثبته بنابراینکه حجیّت استصحاب از باب ظنّ باشد 108
- فروعی که برخی از فقهاء در این فروع به اصول مثبته تمسّک کرده اند 120
- فرع اوّل: 120
- فرع دوّم 126
- فرع سوّم: 131
- فرع چهارم 135
- فرع پنجم 139
- استفاده نکردن فقهاء از هر اصل مثبتی 139
- حجیّت اصل مثبت در صورت خفیّه بودن وسائط 142
- چرا در اینجا استصحاب رطوبت را جاری نکرده و این لباس را پاک دانسته؟ 142
- نمونه هایی از خفاء در واسطه 142
- تلخیص المطالب 153
- تنبیه هفتم 167
- اشاره 167
- شک در تقدّم و تأخر امر حادث نسبت به زمان 171
- تحقیق در این مسأله و توضیح آن این است که:تأخّر امر حادث: 171
- لحاظ تقدّم و تأخر یک امر حادث نسبت به حادث دیگر 180
- معلوم التاریخ بودن یکی از دو امر حادث 181
- دو قول دیگر در این صورت 192
- یکی از این دو قول،جاری کردن اصل است در طرف مجهول التاریخ و اثبات صفت تأخّر 192
- قول دوّم 198
- صحیح بودن استصحاب قهقری بنابر اصل مثبت بودن آن 203
- اتفاق حضرات بر اجرای این استصحاب در اصول لفظیّه 204
- تلخیص المطالب 206
- تنبیه هشتم 221
- بیان مطلب: 221
- اشاره 221
- شیخ و تفصیل میان موارد تمسّک به استصحاب 223
- تمسّک به استصحاب حرمت قطع و مناقشۀ شیخ در آن 224
- تلخیص المطالب 232
- اشاره 237
- تنبیه نهم 237
- عدم جریان استصحاب در امور اعتقادیه 237
- شک در نسخ اصل شریعت 238
- تمسّک بعض اهل کتاب به استصحاب شریعتش 247
- بیان برخی از پاسخ هایی که از استصحاب کتابی داده شده است. 247
- پاسخ سوّم شیخنا به مرحوم قمی: 256
- مناقشۀ شیخنا در آنچه که محقق قمی افاده فرموده است 256
- سخن دیگری از محقق قمیره 257
- مناقشه شیخ در این کلام مرحوم قمی 262
- اشکال قمی به پاسخ خودش 263
- مناقشۀ شیخ در این پاسخ مرحوم قمی 263
- پاسخ شیخ انصاری به استصحاب کتابی از منظرهای دیگر 269
- دومین پاسخ شیخ به استدلال کتابی 274
- سومین پاسخ شیخ به کتابی 280
- چهارمین پاسخ شیخ به کتابی 283
- اشکال 284
- پاسخ 284
- پنجمین پاسخ شیخ و یا هشتمین پاسخ از مجموعه پاسخ های به کتابی 287
- کلام امام رضا ع در پاسخ به جاثلیق 288
- تلخیص المطالب 293
- تنبیه دهم 310
- اشاره 310
- آیا استصحاب حکم مخصّص با وجود عموم ازمانی جاری می شود یا نه؟ 311
- در دو موضع با آنچه ما گفتیم مخالفت شده است: 324
- رأی سید بحر العلوم در مخالفت با کلام شیخ در مسأله 330
- پاسخ به یک اشکال مقدّر 330
- ذکر شش مثال کلّی و جزئی در اثبات مدعای فوق 331
- توجیه کلام بحر العلوم توسط شیخره 336
- مناقشه شیخ در افادات سید بحر العلوم 336
- اشاره 356
- تنبیه یازدهم 356
- توجیه دوم 357
- توجیه استصحاب وجوب بقیّۀ اجزاء به طرق دیگر 357
- توجیه اول 357
- توجیه سوّم 358
- ثمرۀ توجیهات سه گانه 367
- قابل قبول بودن توجیه دوّم 367
- توهمی در مسأله و دفع آن توسط شیخ 372
- عدم تفاوت در جریان استصحاب بین تعذر الجزء پس از تنجّز تکلیف و قبل از آن 372
- مناقشه شیخ در نسبت مزبور: 377
- نسبت دادن تمسّک به استصحاب در مسأله مورد بحث به فاضلین 377
- تلخیص المطالب 379
- تنبیه دوازدهم 388
- ارائۀ ادله ای در اثبات مدّعای فوق 388
- اشاره 388
- نقل کلام شهید از ذکری 395
- اشکال بر توجیه فوق 396
- توجیه کلام شهید توسط شیخ 396
- تلخیص المطالب 398
متن الأمر الرابع
قد یطلق علی بعض الاستصحابات:الاستصحاب التقدیریّ تاره،و التعلیقیّ اخری؛باعتبار کون القضیّه المستصحبه قضیّه تعلیقیّه حکم فیها بوجود حکم علی تقدیر وجود آخر،فربّما یتوهّم-لأجل ذلک-الإشکال فی اعتبار،بل منعه و الرّجوع فیه إلی استصحاب مخالف له.
توضیح ذلک:أنّ المستصحب قد یکون أمرا موجودا فی السّابق باالفعل-کما إذا وجب الصّلاه فعلا أو حرم العصیر العنبیّ بالفعل فی زمان،ثمّ شکّ فی بقائه و ارتفاعه-و هذا لا إشکال فی جریان الاستصحاب فیه.
و قد یکون أمرا موجودا علی تقدیر وجود أمر،فالمستصحب هو وجوده التعلیقّی،مثل أنّ العنب کان حرمه مائه معلّقه علی غلیانه،فالحرمه ثابته علی تقدیر الغلیان،فإذا جفّ و صار زبیبا فهل یبقی بالاستصحاب حرمه مائه المعلّقه علی الغلیان،فیحرم عند تحقّق الغلیان أم لا، بل یستصحب الإباحه السّابقه لماء الزّبیب قبل الغلیان؟
ظاهر سیّد مشایخنا فی المناهل-وفاقا لما حکاه عن والده-قدس سره-فی الدّرس-:
عدم اعتبار الاستصحاب الأوّل و الرّجوع إلی الاستصحاب الثّانی.
قال فی المناهل-فی ردّ تمسّک السّیّد العلاّمه الطباطبائیّ علی حرمه العصیر من الزّبیب إذا غلا بالاستصحاب،و دعوی تقدیمه علی استصحاب الاباحه-:
انّه یشترط فی حجّیّه الاستصحاب ثبوت أمر أو حکم وضعیّ أو تکلیفیّ فی زمان من الأزمنه قطعا،ثمّ یحصل الشّکّ فی ارتفاعه بسبب من الأسباب،و لا یکفی مجرّد قابلیّه الثّبوت باعتبار من الاعتبارات،فالاستصحاب التّقدیریّ باطل،و قد صرّح بذلک الوالد العلاّمه فی أثناء الدّرس،فلا وجه للتّمسّک باستصحاب التّحریم فی المسأله.انتهی کلامه،رفع مقامه.