بررسی گسترده ی فقهی: معونه الظالمین، الولایه من قِبَل الجائر و جوائز السلطان صفحه 296

صفحه 296

نتیجه این می شود که آخذ چون ید عدوانی بر آن مال داشته، مادامی که ردّ به صاحبش نکرده ضامن است و حتّی احتیاج به استصحاب هم نیست.

نقد اشکال سید خویی بر کلام سید یزدی … قدس سرهما …

کلام سید خویی … قدس سره … با وجود دقتی که در ردّ کلام سید یزدی به کار برده اند تمام نیست؛ زیرا گرچه این حرف ایشان درست است که غایت ضمانی که از ناحیه ی ید عدوانی آمده ردّ به مالک است، امّا رد به مالک اعم از آن است که به شخص مالک رد کند یا کسی که به منزله ی مالک است، مثل ولیّ مالک(1) یا وکیل مالک یا کسی که شارع او را به عنوان امین فرض کرده تا به مالک برگرداند.

شارع دو وظیفه و حکم واقعی بعد از علم به غصبیت بر عهده ی آخذ گذاشته است: یکی این که مال را برای مالک حفظ کند و دیگر این که به مالک ردّ کند و به تعبیر دیگر از لحظه ی علم به غصبی بودن مال، از طرف شارع به او خطاب

1- فرضاً اگر مالک مجهول، صغیر یا سفیه باشد، شکی نیست که رد به ولیّ در رفع ضمان کفایت می کند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه