- مقدمه 1
- اشاره 6
- 1- اهل بیت علیهم السلام چه کسانی هستند 6
- 2- مفهوم سیره 10
- 3- جوانی چیست و جوان کیست 11
- اشاره 11
- 1-3. جوانی در اصطلاح روان شناسان 12
- اشاره 12
- الف) هویت یابی جوان 13
- ب) آغاز ورود به اجتماع 15
- ج) رشد جسمی 17
- د) رشد جنسی 17
- 2-3. جوانی در اصطلاح فقها 18
- 3-3. جوان در اصطلاح اهل بیت علیهم السلام 19
- 4- پیشینه 22
- 1- تیزبینی 25
- اشاره 25
- 2- سخت کوشی 26
- 4- پیش گامی در پذیرش ارزش ها 33
- 5- دانش اندوزی جوان 35
- اشاره 35
- دانش در خدمت عقیده 37
- اشاره 42
- 1- اهمیت دادن به جوانی 42
- 2- شناخت فرصت جوانی 46
- 3- درک ارزش جوانی 54
- 4- خلق و خو در جوانی 58
- 5- پرهیز از تملق گویی 61
- اشاره 63
- سیره اهل بیت علیهم السلام در برخورد با جوانان 63
- 1- فرمان دهی اسامه 65
- 2- فرمان داری عتاب بن اسید 66
- 3- امام علی علیه السلام و برده جوان 67
- میراث فطرت 69
- اشاره 69
- میانه روی در پرستش 75
- پرستش با معرفت 78
- تربیت دینی جوان 82
- پاکدامنی جوان 89
- توبه در جوانی 92
- تأثیر اعمال جوانی بر آینده 100
- اشاره 106
- تربیت جوان 106
- حدود آزادی جوان 109
- شیوه تعامل با جوان 112
- شیوه مقابله با اشتباهات جوان 120
- توجه به احساسات لطیف جوان 123
- اشاره 126
- اشاره 126
- 1- الگوی جوان 126
- الگوی مؤثر 131
- اشاره 132
- 2- جوان و دوستی 132
- معیار دوست گزینی 135
- اشاره 138
- 1- زمینه های انحراف 138
- 2- فراغت در جوانی 142
- اشاره 142
- نتیجه 146
کشیده می شد، بر منبر رفته و خطاب به جمعیتِ معترض، فرمود:
ولئن طعنتم فی إمارتی أسامه لقد طعنتم فی إمارتی أباه من قبله وأیم الله إن کان للاماره لخلیقا وإن ابنه من بعده لخلیق للاماره؛(1) اگر بر امارت اسامه خورده گرفتید، پیش از این نیز در امارت پدرش این کار را کردید و سوگند به خدا که او شایسته این مقام است همچنان که پدرش سزاوار آن بود.
اسامه در زمان فرمان دهی اش هفده سال بیش نداشت،(2) به همین خاطر خلیفه اول نیز نتوانست آن را برتابد و به زودی وی را پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله عزل کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله با وجود این همه سالخورده به اسامه، این جوانِ شایسته، توجه ویژه داشت و در برابر اعتراض ها پاسخ شایسته سالاری را مطرح نمود.
2- فرمان داری عتاب بن اسید
دومین شخصی که پیامبر صلی الله علیه و آله او را در سنین جوانی به امر مهم فرمانداری انتخاب نمود, عتاب بن اسید است که به فرمانداری مکه منصوب شد. ولی دیگران از این موضوع بسیار رنجیده خاطر شدند و به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله اعتراض کردند, ولی پیامبر در جواب آنان شایسته سالاری را مطرح ساخت و فرمود:
فَلْیَطْمَعِ الْمُطِیعُ مِنْکُمْ بِحُسْنِ مُعَامَلَتِهِ شَرِیفَ الْجَزَاءِ وَ عَظِیمَ الْحَبَاءِ وَ لْیَتَوَقَّی الْمُخَالِفُ لَهُ شَدِیدَ الْعَذَابِ وَ غَضَبَ الْمَلِکِ الْعَزِیزِ الْغَلَّابِ وَ لَا یَحْتَجَّ مُحْتَجٌّ مِنْکُمْ فِی مُخَالَفَتِهِ بِصِغَرِ سِنِّهِ فَلَیْسَ الْأَکْبَرُ هُوَ الْأَفْضَلَ بَلِ الْأَفْضَلُ هُوَ الْأَکْبَرُ وَ هُوَ الْأَکْبَرُ فِی مُوَالَاتِنَا وَ مُوَالَاهِ أَوْلِیَائِنَا وَ مُعَادَاهِ أَعْدَائِنَا فَلِذَلِکَ جَعَلْنَاهُ الْأَمِیرَ عَلَیْکُمْ وَ الرَّئِیسَ
1- (1) الطبقات الکبری، ج 2, ص 190.
2- (2) یعقوبی، أحمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج 2, ص 113.