- سخن آغازین 1
- پیش گفتار 5
- اشاره 10
- بخش نخست: کلیات 10
- طرح بحث 11
- گفتار نخست: تعاریف و مفاهیم 12
- 1-1- منطق در لغت 12
- اشاره 12
- 1- منطق 12
- 1-2- منطق در اصطلاح 13
- 2- اصول فقه 16
- 2-1- اصول فقه در لغت 16
- 2-2- اصول فقه در اصطلاح 18
- 3- رابطۀ منطق و اصول فقه 27
- 4- قضایا و تقسیمات آن 28
- اشاره 28
- 4-1- قضیه در لغت 29
- 4-2- قضیه در اصطلاح منطق 29
- 4-3- قضیه در اصطلاح اصول فقه 31
- 4-4- تقسیمات قضایا در منطق 32
- 4-5- جایگاه تقسیم قضایا به حقیقیه و خارجیه 37
- گفتار دوّم: تاریخچه قضایای حقیقیه و خارجیه 39
- اشاره 39
- 1- مبادی بحث در آثار حکمای پیش از فخر رازی 40
- 1-1- کلام ارسطو در تقسیم قضایا به اعتبار جهات 40
- اشاره 40
- 1-2- کلام فارابی 42
- 1-3- کلام ابن سینا 44
- 1-4- اختلاف دیدگاه ابن سینا با فارابی در عقد الوضع 52
- اشاره 54
- 2- شکل گیری قضایای حقیقیه و خارجیه توسّط فخر رازی 54
- 2-1- کلام فخر در «شرح عیون الحکمه» 55
- 2-2- کلام فخر در «منطق الملخّص» 56
- 3-1- کلمات موافقین 58
- 3- قضایای حقیقیه و خارجیه در آثار حکمای پس از فخر رازی 58
- اشاره 58
- 3-2- کلمات مخالفین 61
- 4- ورود و تثبیت قضایای حقیقیه و خارجیه در اصول فقه 65
- 5-1- رویکرد منطقی 68
- اشاره 68
- 5- پیشینۀ تحقیق 68
- 5-2- رویکرد اصولی 70
- بخش دوّم: قضایای حقیقیه و خارجیه در منطق صوری 72
- اشاره 72
- طرح بحث 73
- گفتار نخست: قضایای حقیقیه و خارجیه در نزد حکمای پیش از سبزواری 75
- 1- تعریف ابن سینا در منطق شفا 75
- 2- تعریف کاتبی در شمسیه 78
- 3- تعریف قطب الدّین رازی در شرح شمسیه 80
- 4- تعریف صدرالمتألّهین در لمعات المشرقیه 82
- گفتار دوّم: قضایای حقیقیه و خارجیه در نزد حاجی سبزواری 86
- اشاره 86
- 1-2- قضیۀ ذهنیه 88
- 1- تعریف حاجی سبزواری در منظومه 88
- 1-1- قضیۀ خارجیه 88
- 1-3- قضیۀ حقیقیه 89
- 2- مناقشۀ مرحوم حائری یزدی بر حاجی سبزواری 97
- اشاره 97
- 2-1- تناقض با دلائل وجود ذهنی 98
- 2-2- انقراض قضایای ضروری ذاتی 100
- 2-3- انقلاب تمام قضایای حقیقیه به ذهنیه 101
- 2-4- ایجاد دفعی افراد نامتناهی در ذهن 102
- 3- جمع بندی و دیدگاه برگزیدۀ حضرت استاد 103
- بخش سوّم: قضایای حقیقیه و خارجیه در اصول فقه 106
- اشاره 106
- طرح بحث 107
- اشاره 108
- گفتار نخست: تعریف قضایای حقیقیه و خارجیه 108
- 1- تعریف محقق نائینی 108
- اشاره 108
- 1-1- قضایای خارجیه 109
- 1-2- قضایای حقیقیه 112
- اشاره 115
- 2- تعریف امام خمینی 115
- 2-1- قضایای حقیقیه 119
- 2-2- قضایای خارجیه 121
- اشاره 122
- 3- دیدگاه حضرت استاد 122
- 3-1- واکاوی کلام امام خمینی 122
- 3-2- نظر مختار حضرت استاد 124
- 1- تفاوت در ملاک جامع بین افراد 127
- گفتار دوّم: تفاوتهای قضیۀ خارجیه با حقیقیه 127
- اشاره 127
- اشاره 129
- 2- تفاوت در قابلیت وقوع در کبرای قیاس 129
- 2-1- پاسخ محقّق نائینی به شبهۀ قیاس اقترانی شکل اول 132
- 2-2- دیدگاه نائینی پیرامون موارد خلط قضیۀ حقیقیه با خارجیه 135
- اشاره 136
- 3- تفاوت در گسترۀ علم آمر 136
- 3-1- دو نکته مهم پیرامون قضایای خارجیه 137
- 3-2- دو نکته مهم پیرامون قضایای حقیقیه 140
- 4- تفاوت در وحدت یا تغایر انشاء با فعلیت حکم 143
- 5- تفاوت از حیث نزاع در جعل سببیت 147
- 6- تفاوت در وحدت یا تغایر موضوع و علّت حکم 150
- اشاره 153
- 7- تفاوت در اختصاص یا عدم اختصاص به مشافهین 153
- 7-1- مناقشۀ امام خمینی 156
- 7-2- بررسی کلام امام خمینی 164
- 7-3- نظر حضرت استاد 166
- 8- تفاوت در لحاظ موضوع حکم و نوع تخصیص 166
- اشاره 172
- 9- تفاوت از جهت انحلال حکم بر افراد موضوع 172
- 9-1- مناقشۀ امام خمینی 173
- 10- تفاوت از جهت انحلال به قضیه شرطیه 175
- اشاره 175
- 10-1- مناقشه ه ه امام خمینی 177
- 10-2- نظر حضرت استاد 180
- 11- تفاوت در نحوۀ اقتران عقد الوضع و عقدالحمل 181
- 12- تفاوت در حکومت و ورود بر ادله اوّلیه 183
- اشاره 186
- 13- تفاوت از حیث تمسّک به عام در شبهۀ مصداقیه 186
- 13-1- ترسیم بحث 187
- 13-2- کلام محقّق خوئی 190
- 13-3- کلام محقّق روحانی 192
- 13-4- بررسی کلمات محقّقَین خوئی و روحانی 194
- 14- تفاوت در شمول طولی و عرضی حکم بر افراد موضوع 197
- بخش چهارم: جستارهای تطبیقی 199
- اشاره 199
- طرح بحث 200
- اشاره 203
- گفتار نخست: تطبیق احکام شرعی بر قضایای حقیقیه و خارجیه 203
- 1- دیدگاه محقق نائینی 204
- اشاره 204
- 1-1- بررسی دیدگاه محقّق نائینی 205
- اشاره 206
- 2- دیدگاه محقّق عراقی 206
- 2-1- بررسی دیدگاه محقّق عراقی 214
- 4- دیدگاه شهید مطهری 217
- 3- دیدگاه امام خمینی 217
- 5- جمع بندی و بیان دیدگاه برگزیدۀ حضرت استاد 218
- 1- ثمرات فقهی - اصولی 220
- گفتار دوّم: ثمرات طبقه بندی احکام به گونۀ حقیقیه و خارجیه 220
- 1-1- توسعه یا عدم توسعه اماکن خاص 220
- اشاره 220
- 1-2- صدق یا عدم صدق عنوان ربای معاملی در مکیل و موزون نوپیدا 223
- 1-3- تمسّک به استصحاب برای تقلید ابتدائی از میت 227
- 1-4- تمییز نوع روایات از حیث قابلیت وقوع در طریق استنباط 230
- 2- ثمرات تفسیری 232
- 3- ثمرات سیاسی 235
- الف) کتب 237
- کتاب نامه 237
- ب) مقالات 249
- پ) منابع رایانه ای (رایاتاری و نرم افزاری) 250
3-1-2. کلام اثیرالدین ابهری
از برخی عبارات خونجی(1) چنین برمی آید که قضایای حقیقیه را هم می توان با شرط «امکان موضوع» در نظر گرفت و هم بدون شرط مزبور تصوّر کرد. اگر امکان موضوع شرط شود حکم قضیۀ حقیقیه، همان حکم خارجیه خواهد بود؛ اما اگر چنین شرطی در نظر گرفته نشود، حکم قضیۀ حقیقیه با خارجیه متفاوت خواهد بود.(2) شاید همین مطلب، اثیر الدین ابهری (م 663 ق) را واداشت تا برای نخستین بار، قسم سومّی در کنار حقیقیه و خارجیه در نظر گرفته و نام آن را «قضیۀ ذهنیه» گزارد. بنابراین می توان گفت قضیۀ حقیقیه ای که امکان موضوع در آن شرط نشده باشد، توسط ابهری، قضیۀ ذهنیه نامیده شده است.
ابهری که از شاگردان بنام فخر رازی است، در کتاب «تنزیل الافکار فی تعدیل الاسرار» - که در آن ناظر به کتاب «کشف الاسرار» خونَجی و در مقام نقد آن می باشد - اذعان می دارد که وفق تعریفی که فخر رازی و خونجی از قضایای حقیقیه ارائه داده اند، هیچ قضیۀ حقیقیۀ کلیه ای صادق نخواهد بود. به دیگر سخن، بنا بر تعریف فخر و خونجی، قضایای کلیۀ حقیقیه همواره کاذبه می باشند.(3) از این رو وی تغییر کوچکی در تعریف آن دو داده و قضیۀ حقیقیه را
1- (1) . از عبارت «حتی لو شرطنا إمکانها مع ذلک کان حکمها حکم الخارجیات» که در پاورقی پیشین نقل شد.
2- (2) . ر. ک: فلاحی، اسدالله، عکس مستوی قضایای حقیقیه نزد خونجی، فصلنامۀ منطق پژوهی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال سوم، شماره 2، پائیز و زمستان 1391.
3- (3) . ابهری، اثیر الدین، تنزیل الافکار، به نقل از طوسی، نصیر الدین، تعدیل المعیار، ص 161.برخی نویسندگان این مطلب را چنین تقریر نموده اند: «اثیر الدّین ابهری در بیان قضیۀ حقیقیه معتقد است که تحلیل خونجی از مفاد قضیۀ حقیقیۀ «کلّ ج ب»، به این صورت که «هر چیزی اگر وجود داشته باشد و «ج» باشد، به گونه ای است که اگر یافت شود، «ب» است»، ممتنعات را نیز شامل می شود و لذا باید با آوردنِ قید «بما لیس بممتنع» بر موضوع، این خلل را از میان برداشت. وی برای اثبات وجود خلل در تحلیل خونجی، اینگونه مثال می آورد: - صغری: هر چیزی که «انسان و سنگ» است، انسان است. (قضیه ای که بر مبنای تحلیل خونجی صادق است). - کبری: هر چیزی که «انسان و سنگ» است، سنگ است. (مانند صغری). - نتیجه: برخی از انسانها سنگ اند.این استدلال به صورت قیاس اقترانی شکل سوّم (ضرب نخست) تنظیم شده است و نتیجه ی