سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 2 صفحه 102

صفحه 102

کردن در باب نماز چه ارتباطی به مسألۀ سجود دارد؟ تکلم در باب نماز چه ارتباطی به تشهد و سلام دارد؟ پس چرا شارع اینها را عنوان قاطع نامیده و می گوید: اگر یکی از آنها تحقق پیدا کرد، این مرکب تحقق پیدا نکرده است؟

رفع یک شبهه

نکته ای را در حاشیه عرض کنم: این مسأله ای که از عنوان قواطع استفاده می کنیم، در رابطۀ با این نیست که نماز اقل و اکثر ارتباطی است. در رابطۀ با این نیست که بین اجزاء نماز، یک ارتباط وجود دارد که اگر یک جزء تحقق پیدا نکند، سایر اجزاء هم«کأنه لم یتحقق». برای اینکه ممکن است یک معجون مرکب از ده جزء را دکتر به عنوان مداوا تعیین کند و ضمنا گوشزد کند که اگر یکی از این اجزا، وجود نداشته باشد، «لا اثر لهذا المعجون اصلا». این هم می شود اقل و اکثر ارتباطی. اما اقل و اکثر ارتباطی مرکب در معجون از ده جزء که«اذا لم یکن بعض اجزائه، لا یترتب علی سایر الاجزاء شیء من الاثر اصلا»، این معنایش ارتباط بین اجزاء است. اما نه این که معنایش وحدت است. ترکیب در جای خودش محفوظ است. منتهی مرکبی است که بین اجزایش به این نحو ارتباط وجود دارد.

در باب نماز فرض کردیم که اگر ده جزء در نماز مطرح است، هر ده جزء هم وجود دارد. لکن بین این ده جزء، یک ضحکی آمده، یک بکایی فاصله پیدا کرده، چرا اسلام و فقهاء این ضحک و بکاء را به عنوان قاطع مطرح می کنند؟ برای این که بگوید: «الصلاه لیست بمرکبه». وحدتی در صلاه هست، منتهی وحدت اعتباریه، نه وحدت خارجیه ای که در یک سیب یا هندوانه وجود دارد، یک وحدت، از دید شارع و از اعتباری که مربوط به شارع است. این عنوان قاطع که هیچ ضربه ای به وجود اجزاء در باب نماز نمی زند، ولی در عین حال، نماز را باطل می کند، دلیل بر این وحدت اعتباریه است.

یعنی نماز را شارع یک چیز دیده است، یک چیز ملاحظه کرده و وجود این قواطع را به عنوان از بین برنده این وحدت، ملاحظه کرده است.

یک مؤید دیگر هم از روایات داریم که وارد شده و مجموعۀ نماز را به منزلۀ یک احرام صغیر فرض کرده، می گوید: این احرام صغیری که در باب نماز است، شروع این احرام، با تکبیره الاحرام است و ختم این احرام، با تسلیم است. مثل احرامی که در باب حج، با تلبیه شروع می کنید و با تقصیر و یا حلق، احرام را از بین می برید. این هم دلیل بر این است که صلاه یک عمل واحد از نظر شارع شناخته شده است. یک نماز ده تا احرام نیست. یک نماز یک احرام است که با الله اکبر شروع می شود و با السلام علیکم، کأنّ حالت تحلل به وجود می آید و از احرام خارج می شود. بنابراین، وحدت اعتباریه را با این قراین و قراین دیگر می توانید ملاحظه کنید، نماز فاقد رکوع را می گویند: این نماز فاسد است. علت فساد چیست؟ علت فساد این نیست که«انّ الصلاه مرکبه و فاقده لبعض الاجزاء»،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه