سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 2 صفحه 255

صفحه 255

تسمیه انسان فکر می کند که شارع یک روش جدیدی را اتخاذ کرده باشد یا ظاهر این است که شارع هم همان روش متعارف عند العقلاء در مقام اختراع و نامگذاری برای مخترع خودشان را دنبال کرده و کیفیت وضع و تسمیه اش به همان کیفیّتی است که بین عقلاء متداول و متعارف است؟

در حقیقت، باید دو مطلب در این دلیل ثابت شود تمام شود: مطلب دومش ظاهرا جای تردید نیست که روش شارع یک روش خاصی نیست، اینطور نیست که غیر طریقۀ عقلاء را در مقام نامگذاری پیموده باشد، بلکه همان طریقه عقلائیه برای شارع مطرح است. انما الکلام در مقدمه اولی است. مرحوم آخوند(ره) (با توضیحی که من عرض می کنم) می فرمایند: روش عقلاء این است که بعد از آن که یک مخترعی یک امر مرکبی را اختراع کرد که این امر مرکب دارای اجزاء و شرایطی هست، فرض کنید ماشین را اختراع کرد، اولا ببینیم کی در مقام نامگذاری برمی آید و برای چی نامگذاری می کند؟ پیداست وقتی که اختراع این به مرحله تکامل نرسد و آن اثری را که از این مخترع خودش مترقب هست، آن اثر ترتب پیدا نکند، در مقام نامگذاری برنمی آید.

برای اینکه علت داعیۀ به نامگذاری این است، می بیند که این ماشین بعد از آن که اجزاء و شرایطش تمام شد، یک وسیله ای است که انسان را به یک فاصلۀ کوتاهی از فرسنگها راه به مقصد می رساند و می خواهد این را در اختیار مردم قرار بدهد. چیزی که در اختیار مردم قرار می گیرد، برای استفاده آن اثر مترقّب، خیلی روی آن صحبت می شود. یکی می خواهد بخرد، یکی می خواهد بفروشد، یکی می خواهد وارد کند، یکی می خواهد خارج کند، باید بواسطۀ یک اسمی و با یک لفظی این معنا مشخص بشود تا آن تفهیم و تفهّم بسهوله که حکمت در باب وضع الفاظ است، تحقق پیدا کند. کی این معنا می تواند در اختیار مردم قرار بگیرد و مورد استفاده آنها شود؟ آن روزی که این مخترع از جهات مختلف کامل می شود و دیگر قابلیت بهره برداری دارد، مردم می توانند آن اثر مترقب را از آن استفاده کنند، آن روز برای این نامگذاری می کند. برای این اسم می گذارد که وقتی می خواهد این مخترع در اختیار جامعه و مردم قرار بگیرد، با این اسم مشخص باشد، با این نام تشخص پیدا کند. پس ما می بینیم که مخترعین وقتی در مقام نامگذاری برمی آیند که اجزاء و شرائط مخترع خودشان کامل و تام باشد و این مخترع قابلیت بهره برداری داشته باشد. یعنی وقتی که این مخترعشان صحیح باشد، وقتی که آثار مقصود بر آن ترتب پیدا کند.

چون مخترع جنبه ترکیبی دارد، مرکب دارای مواد است، مثل بسیط نیست، بسیط حالت فساد در او تصور نمی شود. بسیط امرش دایر بین وجود و عدم است یا این است که تحقق دارد یا این است که تحقق ندارد. اما مرکب که با توجه به اجزاء و شرایطش، گاهی حالت تمامیّت در آن تحقق دارد، گاهی هم به لحاظ اینکه این موادی که اجزاء مرکب را تشکیل می دهد یا این شرایطی که در مرکب دخالت دارد، گاهی اینها تغییر می کند. گاهی مثلا فلان پیچی که مهم است، ماشین این پیچ را ندارد و گاهی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه