سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 2 صفحه 439

صفحه 439

تخیّلاتی که در علم بدیع وجود دارد. اما به عنوان یک واقعیت اگر انسان بخواهد با مسأله برخورد کند، چطور لفظ وجود معنا می شود؟!

این که شما می گویید لفظ وجود برای معناست منتها برای اینکه خیلی به شما اشکال وارد نشود، یک کلمۀ تنزیلی هم به عنوان وصف مطرح می کنید و می گویید: «الفظ وجود تنزیلی للمعنی» - خیلی جاهها انسان گول اصطلاحات را می خورد - اینجا اصلا لفظ و معنا دو مقولۀ متباین است. لفظ از مقوله ای صوت است، از مقولۀ کیف است، اما معنا از مقولۀ جوهر است. «الانسان حیوان ناطق» این از مقولۀ جوهر است و در باب مقولات ممکن نیست که مقولات با هم اجتماع پیدا کنند. تباعد و تباین بین مقولات مسأله ای بدیهی و واضح است. لفظ زید که از مقوله لفظ و از مقولۀ کیف است، «کیف یمکن ان یکون وجودا للمعنی الذی هی من مقوله الجوهر؟» مگر کیف و جوهر قابل اجتماع هستند؟ مگر کیف و جوهر می توانند ارتباط اتحادی پیدا کنند؟ واقعش را اگر بخواهید حساب کنید «لا یعقل ان یکون اللفظ وجودا للمعنی» مگر با همان چیزهای مسامحی و ذوقی و تخیّلی انسان بخواهد با مسأله برخورد کند. اما اگر با نظر دقیق و بدون مزاح و شوخی بخواهد مسأله را ملاحظه بکند هیچ ارتباطی بین لفظ و معنا از نظر وجودی تحقق ندارد، فقط ارتباط وضعی وجود دارد، یک واضعی آمده لفظی را انتخاب کرده برای معنایی وضع کرده است، مثل پدری که برای فرزندش نامگذاری می کند، مدتها می نشیند فکر می کند گاهی با قرآن تفأل می زند، گاهی هم با مشاوره یک اسمی را انتخاب می کند. اما بین این اسم و این بچه ارتباط ذاتی هم وجود ندارد، یک ارتباط اعتباری، یک ارتباط وضعی، یک ارتباط قراردادی بین اینها وجود دارد و آن هم به این کیفیت که این حاکی از اوست. این دلالت بر او می کند اما اینکه این وجود اوست که مدعای مستدل این است، این چه ارتباطی به مسألۀ لفظ و معنا دارد؟ چطور ما می توانیم لفظ را یکی از وجودات معنا بشماریم در حالی که هیچ ارتباطی بین مقولۀ این دو تا اصلا وجود ندارد.

(سؤال... و پاسخ استاد): کلمۀ تنزیل را بمعنی مسامحه معنی کنید بله، خود معنای تنزیل؛ یعنی مسامحه. پس معنایش این شد که وجود حقیقی نیست وجود مسامحی است، معنای وجود مسامحی؛ یعنی آدم باید چشمش را ببندد و بگوید: «هذا وجود» و الاّ اگر بخواهد درست نگاه کند نمی تواند بگوید: «اللفظ وجود للمعنی» کما اینکه اگر ابتداء هم کسی این حرف را بزند شاید مورد مضحکه واقع شود. کسی بگوید: «اللفظ وجود للمعنی»، می گویند بین لفظ و معنا چه ارتباطی است که شما می خواهید لفظ را وجود معنا قرار دهید؟

این اولا که اصل مسأله که وجود لفظی را به عنوان یک مسألۀ حقیقی و واقعی اگر بخواهیم با آن برخورد کنیم اصل قصه دروغ است.

(سؤال... و پاسخ استاد): بله مثل قضیۀ«زید عدل» آن هم مبنی بر تسامح است و الاّ قضیه«زید

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه