سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 2 صفحه 464

صفحه 464

اینکه هست کلمۀ«قرء» در قرآن هست، کلمۀ«عین» در قرآن است گرچه عرض کردیم، نوعا از نظر معنایشان جمعشان مختلف است و لکن بالاخره الفاظ مشترکه در قرآن کم وبیش وجود دارد. اما این مسألۀ ظاهر و باطن، این هفت بطن و هفتاد بطن که اختصاص به الفاظ مشترکه ندارد، این در همۀ الفاظ قرآنیه برحسب این روایات ثابت است، آن وقت اگر در غیر مشترک لفظی آن هم در قرآن، آن هم هفتاد و یک معنا، یا حداقل دو تا مغنی وقوع داشته باشد، پس مرحوم آخوند چطور ادعای استحاله می کند آن هم در مورد مشترک لفظی با آن که مشترک لفظی از نظر استعمال در معانی متعدده، نزدیک تر از غیر مشترک لفظی است؟ در غیر مشترک لفظی این روایات وقوعش را دلالت دارد، در حالی که مرحوم آخوند در مورد مشترک لفظی، ادعای استحاله می کند! پس چطور بین این دو جمع می شود؟ این توهمی است که در اینجا مطرح است.

جواب مرحوم آخوند(ره) از روایت بطون قرآن

مرحوم آخوند(ره) دو جواب از این توهم می دهد و در نتیجه استحالۀ خودشان را محفوظ نگه می دارند. در جواب اول می فرماید: آنچه محل بحث ماست، با آنچه در این روایات است، فرق می کند. مفاد این روایات با محل بحث ما متفاوت است. محل بحث ما همان طوری که در تحریر محل نزاع در استعمال لفظ در اکثر از معنی ذکر کردیم، این است که لفظ مشترک را در دو معنی در عرض هم بدون تقدم و تأخر بدون ترتب و طولیت، بدون هیچ گونه مزیتی - دو معنی برای عین - در نظر می گیرد و لفظ - عین - را در هردو معنا در عرض هم استعمال می کند. نحوه استعمالش هم مثل این است که گویا در هرکدام مستقلا استعمال شده و غیر از آن چیزی اراده نشده است. نحوه استعمالش در عین باکیه به این صورت است که گویا خود این عین باکیه به تنهائی مستعمل فیه است و لیس الاّ. نحوه استعمال در عین جاریه هم به همین کیفیت است و عینا مثل این که دو مرتبه کلمۀ عین را ذکر کرده است. نحوۀ استعمال در«عین» واحد، مثل نحوۀ استعمال دو لفظ عین است در دو معنی. این محل بحث ماست. اما آیا این بطونی که برای قرآن این روایات اشاره می کنند، در رابطۀ با آن معنای ظاهر که معنای اولی لفظ است، آیا به همین کیفیت است که ظاهر و باطن دو معنای مستقل است؟ دو معنای کنار هم است؟ دو معنای در عرض هم هستند و الفاظ قرآنیه در آن استعمال شده؟ کجای این روایات چنین مطلبی را دلالت دارد؟ کجای این روایات دلالت بر این دارد که معنای باطن، یا معانی بطنیۀ سبعه یا سبعین در عرض معنی ظاهر و در ردیف معنی ظاهر است و نحوۀ استعمال لفظ یکسان است؟ کجای این روایات بر چنین چیزی دلالت دارد؟ بلکه بالاتر کجای روایات دارد که اگر گفتیم: قرآن دارای هفتاد بطن است، معنایش این است که این بطون اصولا مستعمل فیه هستند؟ کجای روایات یک چنین مطلبی را دلالت دارد؟ آیا اگر گفت: قرآن هفت بطن دارد، معنایش این است

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه