سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 2 صفحه 490

صفحه 490

حقیقت در اعم است، چه دلالتی دارد بر اینکه اسم زمان و مکان از محل نزاع خارج است؟ مگر اتفاق کل بر این معنا قائم شده است تا در نتیجه از محل نزاع بیرون باشد؟ اتفاق کل بر این معنا قائم نشده است و اسم زمان و مکان به همان کیفیت داخل در محل نزاع است. این اشکالی است که مرحوم آخوند می کنند، که صاحب فصول خیال کرده که آنچه را که خود معتقد است، در رابطۀ با معانی این مشتقاتی که خارج از محل بحث می داند، «مما اتّفق علیه الکل» است، در حالی که مسأله اینطور نیست.

اشتباه دوم که بعدا ما آن را توضیح خواهیم داد این است: اصلا خود مبادی افعال بینشان اختلاف وجود دارد، بعضی از مبادی، جنبۀ فعلیت در آن وجود دارد، بعضی از مبادی، جنبۀ شأنیت در آن وجود دارد، بعضی از مبادی، عنوان حرفه در آن مطرح است، بعضی از مبادی، عنوان صناعت در آن مطرح است، بعضی از مبادی، عنوان ملکه در آن مطرح است. مثلا عدالت، عدالت به عنوان مبدأ خودش ملکه است. آن قوۀ راسخۀ در نفس انسانی است که به وسیلۀ او در برابر گناه و در برابر مخالفت مولا، فرد حالت اعتصامی دارد. بعضی از مبادی مثل مبدأ تجارت، تجارت عنوان حرفه است. مثلا نجاری به معنای مصدری این عنوانش عنوان صناعت است و اگر مبادی بینشان اختلاف پیدا شد، این سبب نمی شود که اینها از محل نزاع بیرون بروند، بلکه سبب می شود که عنوان منقضی تغییر پیدا کنند. مثلا آدمی که«صدر منه الضرب»، به مجردی که ضربش تمام شد و پنج دقیقه گذشت «انقضی عنه الضرب»، برای اینکه ضرب، مبدأ فعلی است، مبدأیی است که با فعلیتش تحقق پیدا می کند، «و ثم ینعدم». بعد از آنکه منعدم شد صدق می کند«انقضی عنه المبدأ». اما در باب عدالت که ملکۀ راسخه است اگر بخواهد«انقضی عنه المبدأ» شود، به این است که این ملکه از بین برود، این قوۀ راسخه منقضی شود. هر وقت این ملکه از بین رفت، اینجا«انقضی عنه المبدأ» است. پیداست که دیگر ملکه به این زودی از بین نمی رود، بعد از، از بین رفتن اصل ملکه، عنوان انقضاء تحقق پیدا می کند. یا مثلا کسی که حرفه اش تجارت است نمی توانیم بگوییم: چون در منزل نشسته و با زن و بچه اش شام می خورد«انقضی عنه المبدأ». الان شب است، شب که تجارتی در کار نیست، تجارت برای بازار است و برای روز است. این«انقضی عنه المبدأ» نیست. انقضاء برای او آن وقتی صدق می کند که حرفه تغییر کنند، کارش تغییر کنند. یعنی تجارت را بگذارد کنار بیاید مثلا اهل علم شود.

وقتی اهل علم شد و حرفۀ تجارت کنار رفت«یصدق انه انقضی عنه المبدأ». پس این انقضاء از مبدأ به لحاظ مبادی فرق می کند و ما نباید همۀ مبادی را یکسان ملاحظه کنیم. یکی از مثالها، همین مثالی است که دربارۀ مقتول زده شد. می گوییم: مقصود شما از مقتول چیست؟ اگر مقصود شما از مقتول همان قتل به معنای فعلی است، حالا بخواهید بگوید: «هذا مقتول زید» این مبتنی بر نزاع در این است که مشتق در اعم هم حقیقت هست یا نه؟ اما اگر مقتول را بخواهید چنین معنی کنید«هذا مقتول زید»

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه