سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 2 صفحه 491

صفحه 491

یعنی«هذا من زهق روحهه بید زید»، این معنایی است که تا هزار سال هم هست. آیا بعد از ده سال به صورت حقیقت«هذا من زهق روحهه بید زید» صدق نمی کند؟ مقتول هم چنین است. در مضروب هم باز دو حال متصور است. مضروب معنا می شود«هذا من وقع علیه الضرب» در معنای مستمر دیگر انقضاء نیست، اما اگر مضروب را به همان نحوی که در ضارب به معنای فعلی معنا می کنیم، همان طور که در ضارب«انقضی عنه الضرب» در مضروب هم«انقضی عنه المضروبیه» چطور می شود در ضارب«انقضی عنه الضرب» باشد ولی در مضروب«انقضی عنه المضروبیه» نباشد؟ ضاربیت و مضروبیت متقابل با هم است، اگر او انقضاء شد این هم انقضاء پیدا می کند.

پس بالاخره در کلام صاحب فصول(ره) یک چنین خلطی تحقق پیدا کرده است. در نتیجه در این مسأله، حق با مرحوم آخوند(ره) است که ما نمی توانیم دائرۀ مشتق را منحصر به اسم فاعل و صفت مشبهه و بعضی از مصادری که به معنای اسم فاعل هستند اختصاص بدهیم، بلکه معنای وسیعی دارد. منتها در خصوص اسم زمان نکته ای وجود دارد که در یکی از مقدمات بحث مستقلا مطرح می کنیم.

دخول نسبت و موارد دارای ملاک مشتق در بحث مشتق

این در رابطۀ با مشتقات ادبیه بود. از مشتقات ادبیه که می گذریم، باب نسبت هم داخل در محل بحث است مثل قمی. قمی عنوان جاری بر ذات است، «زید قمی» قمی با زید اتحاد هم دارد، «زید اصفهانی» زید با اصفهانی بودن و با نسبت به اصفهان داشتن اتحاد دارد. موارد نسبت چه به صورت شهر باشد، چه به صورت شغل باشد فرق نمی کند. «فلان حمّامی» این حمامی اتحاد با فلانی دارد و جاری بر ذات است و انطباق بر ذات پیدا می کند با اینکه اینها از نظر ادبیت، عنوان اشتقاقی ندارند، مع ذلک ملاک بحث در اینجا جریان دارد. و یکی از موارد دیگری هم که ملاک بحث جریان دارد مسأله زوج، زوجه، حرّ، رقّ است که اینها از نظر ادبی جنبۀ اشتقاقی ندارد. مخصوصا کلمۀ حرّ و کلمۀ رقّ، اصلا هیچ نوع اشتقاقی در آن تصور نمی شود. اینها را هم همه می گویند: داخل در محل بحث است.

وقتی که به مسألۀ زوج و زوجه رسیده اند شاهدی برای این ذکر کرده اند که ما الان شاهد را ذکر می کنیم، توضیح را ان شاء الله فردا بیان می کنیم. شاهدش مسأله فقهیه است که علامه(ره) در کتاب قواعد مطرح کرده و فخر المحققین(ره) در کتاب ایضاح القواعد مبنای مسأله را ذکر کرده است و مبنای مسأله را همین نزاع در باب مشتق قرار داده است. مسأله این است که اگر کسی دارای دو زوجۀ کبیره باشد و بعد زوجۀ صغیرۀ شیرخواری را تزویج کند، بعد این دو زن کبیره این زوجۀ صغیره را شیر دادند، منتها شیر دادنشان به نحو تعاقب بود؛ یعنی اول فرض کنید زوجۀ کبیرۀ اولی به اندازه ای که عنوان رضاع محرّم تحقق پیدا می کند، این بچه را شیر داد و بعد در اختیار زوجۀ دوم گذاشت و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه