سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 3 صفحه 495

صفحه 495

مفصلی هست، و لعل خودباین ایشان نیاز به توضیح داشته باشد. لذا مناسب دیدم که بیان ایشان را در این رابطه توضیح بدهم بعد ان شاء الله برویم سراغ اشکال و یا اشکالاتی که بر بیان ایشان متوجه است. و روی هم رفته ببینیم آیا این بیان قابل قبول هست یا نه؟

در مقام استدلال بر این مدعا که عرض کردم ظاهر مدعایشان استحاله ذاتیه است، لکن منظور این معنا نیست، می فرمایند: اگر قصد الامر در مکلف به اخذ بشود و در ردیف سایر اجزاء و شرائط قرار بگیرد، مکلّف قدرت بر امتثال ندارد. بیان ایشان این است مکلّف قدرت بر امتثال ندارد، حالا چرا ندارد؟ چرا را خود ایشان فرمودند، من هم توضیح می دهم ان شاء الله. اما دلیل بر استحاله را عدم قدرت مکلف بر امتثال ذکر کرده اند، آن جایی که به صورت کلی اگر تکلیف بخواهد به یک غیر مقدور معلق بشود چیزی که مقدور برای مکلف نیست، اگر تکلیف بخواهدبه او تعلق بگیرد، شما می گویید: این محال است، امّا نوع استحاله اش چه نوع استحاله ای است؟ این استحاله بالغیر و به سبب الغیر است، یعنی چون مکلّف قدرت بر امتثال ندارد به سبب عدم قدرت بر امتثال تکلیف محال می شود، ثمل معلول بدون علّت که شما می گویید: معلول ممتنع است بدون وجود علت تحقق پیدا کند، همان طوری که استحالۀ تحقق معلول بدون علّت یک استحالۀ بالغیر است، اینجا هم که منشأ استحاله عدم قدرت بر امتثال باشد، این هم تبعا استحاله اش استحاله بالغیر است. پس در این بیان که به منزله دلیل بر آن مدعا است ایشان استحاله بالغیر را مطرح می کنند. بعد سراغ اثبات این مطلب می آیند که چرا مکلف قدرت بر امتثال ندارد؟ کی می گوید که اگر قصد الامر در متعلق اخذ بشود«لا یکون المکلّف قادرا علی الامتثال» در حالی که متوهم اینجور می گوید: چه مانعی دارد؟ نظیر همان حرفهایی که ما زدیم، آمر در مقام امر بیش از این معنا نیاز ندارد که مأمور به را تصور بکند و در ذهن خودش لباس وجود به او بپوشد، در مقام تعلق امر لازم نیست که مأمور به وجود خارجی داشته باشد. مولا در مقام جعل حکم و تعلق امر، مأمور به را تصور می کند و بعد امر را متعلق به این مأمور به می کند، آن وقت همان طوری که(متوهم می گوید) مولا در مقام امر می تواند صلاه را تصور بکند، آیا نمی تواند قصد الامر را تصور بکند؟ تصور قصد الامر که نیاز به امر ندارد، آنی که نیاز به امر دارد این است که در خارج قصد الامر تحقق پیدا کند، اما نفس عنوان قصد الامر مثل عنوان صلاه می ماند، همان طوری که تصور صلاه ربطی به مرحله وجود خارجی صلاه ندارد، تصور قص الامر هم ربطی به وجود خارجی امر ندارد اصلا. لذا مولا در مقام جعل حکم هم صلاه و هم قصد الامر را تصور می کند، و به امر خودش را به صلاه مع قصد الامر متعلق می کند، این از نظر مقام جعل حکم. از نظر مقام امتثال هم این متوهم در کلام مرحوم آخوند(ره) شبیه همان حرف ما را می زند که درست است که مکلّف باید قدرت بر امتثال داشته باشد، اما قدرت بر امتثال در چه ظرفی و در چه زمانی؟ آن

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه