سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 203

صفحه 203

باب مطلق و مقیّد که از مباحث آیندۀ ما است«ان شاء الله» آنجا شما ملاحظه کردید که اگر مقدمات حکمت در موردی تمامیت پیدا کرد نتیجۀ مقدمات حکمت این است که کلام متکلّم حمل بر اطلاق می شود، لکن این اطلاق برحسب اختلاف موارد فرق می کند. بعضی جاها نتیجۀ این اطلاق شبیه همان عموم خواهد بود؛ البته نه اطلاق عموم بلکه شبیه عموم می شود؛ مثل اطلاق در«أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ» ، بعد از آن که مقدمات حکمت تمام شد و شما«أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ» یعنی لفظ البیع را حمل بر اطلاق کردید«ما معنا اطلاق بیع در أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ»؟ معنای اطلاقش این است که«کلّما یصدق علیه هذه الطبیعه و عنوان البیع فقد احل الله» که حلیت آن هم، حلیت وضعی است، به معنای تنفیذ و امضاء است. یعنی خداوند این طبیعت را امضاء کرده است، این طبیعت را تنفیذ و حلال کرده است.

البته این معنا شاید نیاز به توضیح نداشته باشد، که هر جا ما یک دلیل مطلقی یا یک دلیل عامی داشته باشیم، منافاتی ندارد با این که یک مخصّصی یک مقیّدی برایش پیدا شود، نه تخصیص منافات با عموم دارد و نه تقیید منافات با اطلاق. یعنی تخصیص کشف از عدم عموم نمی کند، تقیید هم کشف از عدم اطلاق نمی کند، پس اطلاق در«أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ» در حقیقت شبیه عموم است، مثل این که خداوند فرموده: «احل الله کل بیع» و الاّ اگر مقصود از«أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ» این باشد که خدا یک مصداق بیع را حلال کرده است، این مجهول است، چیزی نیست که«أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ» بتواند نسبت به او مفید فائده باشد. حتما باید اطلاقش اطلاق شمولی در دایرۀ«طبیعه البیع فی ضمن ای مصداق تحقّقت هذه الطبیعه».

نتیجۀ بحث در اطلاق شمولی و بدلی

در نتیجۀ این مقدمات حکمتی که«تنتج الاطلاق فی مثل احل الله البیع» اطلاقی که نتیجۀ مقدمات حکمت است، اطلاق شمولی است. اما همین مقدمات حکمت با همین خصوصیات در بعضی از موارد دیگر که جریان پیدا می کند، نتیجه اش اطلاق بدلی خواهد بود، مثل این که اگر مولا گفت: «اکرم رجلا» اما هیچ قیدی ذکر نکرد، نه قید عالم و نه قید ایمان و هیچ خصوصیات دیگری دنبال رجل مطرح نکرد، شما مقدمات حکمت را در اینجا جاری می کنید، نتیجۀ مقدمات حکمت چیست؟ نتیجۀ اطلاق عبارت از این است که در انتخاب رجل شما آزادید، «اکرم رجلا، یعنی اکرم کل رجل» معنای اطلاقش این است، رجل عالم باشد یا غیر عالم، می خواهد مؤمن باشد یا غیر مؤمن باشد، قمّی باشد، غیر قمّی باشد. اما اکرام یک رجل بیشتر واجب نیست، یک رجل باید اکرام شود.

ما به ایشان می گوییم: اطلاق بدلی است، معنای اطلاق بدلی این است: می توانید این«اکرم رجلا» را در زید پیاده کنید(کلمۀ بدل به این اعتبار است) می توانید به جای زید، عمرو را اکرام کنید،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه