سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 209

صفحه 209

ثابت کردیم، نتیجۀ این اطلاق چه خواهد بود؟ آیا می خواهد بگوید: «احل الله البیع، بیعا من البیوع» این را از«أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ» استفاده کنیم؟ این که خلاف مقدمات حکمت است. برای این که مقدمات حکمت این بود که مولا در مقام بیان است، نه در مقام اهمال و اجمال، اگر بخواهیم اطلاق در«أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ» را حمل بر بدلی کنیم، یلزم این که مولا در مقام بیان نباشد، باید بگوییم: مولا در مقام اهمال یا اجمال است. این خصوصیت«أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ» و نظایر«أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ» است که مسألۀ اطلاق شمولی را پیش می آورد.

همین طور در«اکرم رجلا» اگر بخواهیم این را حمل بر اطلاق بدلی نکنیم، باید بگوییم: تمام رجلها باید اکرام شوند؟ آیا در«اکرم رجلا» می توانیم چنین اطلاقی پیاده کنیم؟ یا مثلا در دوران بین نفسیت و غیریت، آیا می شود که معنای اطلاق این باشد که هم نفسی و هم غیری است؟ یا می توانیم بگوییم: اطلاق بدلی وجود دارد، چه نفسی و چه غیری باشد، آیا می شود چنین حرفی آنجا زد؟ این خصوصیات موارد اقتضاء می کند که نتیجۀ مقدمات حکمت گاهی شمولی باشد و گاهی بدلی و گاهی اقتضای تعیین می کند. و الاّ از نظر طریق و راه همه یکسان و یک نواختند، همان مقدمات حکمت که نتیجه اش اطلاق شمولی است، اطلاق بدلی را ثابت می کند، همان مقدمات حکمت در موارد تعیین، تعیین را ثابت می کند. اگر بنا شد انواع اطلاق همه از طریق مقدمات حکمت ثابت شود، دیگر ما چطور می توانیم ادعا کنیم که اطلاق شمولی اقوای از اطلاق بدلی است؟ اطلاق شمولی با بدلی از نظر راهی که اثبات می کند، چه فرق می کند؟ پس راه همه مقدمات حکمت است.

دوران خاص بین تقیید و تخصیص نسبت به مطلق و عام

ایشان می فرمایند: ما اگر یک دلیل عام و یک دلیل مطلقی داشته باشیم و در مقابل اینها یک دلیل سومی داشته باشیم که این دلیل سوم هم می تواند مخصّص دلیل عام باشد و به دلیل مطلق کاری نداشته باشد و صلاحیت دارد که مقیّد دلیل مطلق باشد و به عام کاری نداشته باشد. در حقیقت این دلیل سوم مردد است بین این که مخصّص باشد، یا مقید.

آنجا که گفتند: شما حمل بر تقیید کنید، نکته دارد، نکته اش این است که عموم عام و اطلاق مطلق از دو طریق ثابت می شود. عموم عام مربوط به دلالت لفظ و وضع است. اما اطلاق مطلق که مربوط به وضع نیست، اطلاق مطلق مربوط به مقدمات حکمت است. آنجا چون عموم عام از راه دلالت لفظی وضعی ثابت می شود، اما اطلاق مطلق از راه مقدمات حکمت ثابت می شود و پیداست که دلالت لفظی وضعی اقوای از مقدمات حکمت است. اصلا دلالت لفظی وضعی جلوی مقدمات حکمت را می گیرد. برای این که یکی از مقدمات حکمت عدم البیان است و خود دلیل لفظی«یکون بیانا و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه