سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 215

صفحه 215

جهات مشخصه و فردیه پیدا نکنید؟ اینجا دو جهت وجود دارد: یک مسأله مربوط به مقام دلالت بر حسب وضع و حکایت بر حسب لفظ، یکی این مسألۀ است؛ مسألۀ دیگر اتحاد در وجود است.

مسألۀ دیگر عینیت وجود کلی با وجود فرد و عدم مغایرت این دو وجود است.

از باب تأیید بیشتر، مثلا در باب اجتماع امر و نهی، آنهایی که قایل به امتناع هستند، مثل مرحوم آخوند، ایشان می گوید: همین که این دو، اتحاد در وجود پیدا کردند، همین کافی است که بگوییم:

اجتماع امر و نهی نمی شود. اما از همین مرحوم آخوند بپرسید که آیا کلمۀ صلاه دلالت بر عنوان غصب دارد؟ می گوید: اصلا و ابدا؛ شما ممکن است از اول کتاب صلاه را بخوانید و اصلا ماهیت غصب در ذهن شما نیاید. یا کلمۀ غصب آیا دلالت بر صلاه دارد؟ به یک نوع دلالت لفظی، به یک نوع دلالت وضعی؟ می فرماید: نه، شما از اول کتاب الغصب تا آخر کتاب الغصب را اگر در فقه بخوانید، چه بسا اصلا عنوان صلاه در ذهن شما نیاید. اما در عین حال می فرماید: چون در صلاه در دار غصبی این دو تا عنوان که در عالم لفظ و در عالم وضع، هیچ گونه ارتباطی بینشان نیست. اما چون در عالم وجود اتحاد پیدا کردند، لذا ما اجتماع امر و نهی را مستحیل می دانیم. پس ببینید با این که اتحاد وجودی تا این درجه قوی شده که اجتماع امر و نهی را به عقیدۀ قائلین به امتناع، ممتنع کرده، معذلک اگر مسألۀ را روی لفظ و دلالت لفظ و حکایت وضع پیاده کنید، اصلا جای شبهه نیست، که«لا لفظ الصلاه یدل علی الغصب و لا لفظ الغصب یدل علی الصلاه» مقام دلالت چه ارتباطی به مقام اتحاد در وجود دارد؟ همین معنا نسبت به ماهیت بالاضافه الی افراده هست. «وجود الانسان عین وجود زید».

اما«لفظ الانسان لا یحکی عن زید ابدا» یک بار هم حکایت از زید نمی کند. برای این که لفظ انسان برای یک معنایی وضع شده و لفظ زید برای یک معنای مقیّد به خصوصیت و معنا ندارد که معنای لفظی که هیچ گونه تقییدی ندارد، حکایت از معنایی کند که مقیّد به خصوصیت است و تخصّص به خصوصیت در آن مطرح است.

نفی اطلاق شمولی از«أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ»

لذا سؤال این است؟ شما که در«أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ» اطلاق شمولی را می گویید و معنای شمول استیعاب افراد است، شمول نسبت به همۀ مصادیق است، کجای«البیع» اصلا اشارۀ به مصادیق دارد، تا شما مسألۀ استیعاب را مطرح کنید؟ کجا اقتضای حکایت از ولو یک فرد را دارد، تا شما شمول نسبت به همۀ افراد را ادعا کنید؟ ما که زائد بر لفظ نمی دانیم گردن لفظ بگذاریم، آن هم قرآن مجید است، کتاب الله است، اگر از ما سؤال کردند کجای این«أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ» دلالت بر شمول و افراد می کند؟ ما برحسب الفاظ و خصوصیات کلمات، کدام لفظ را ارائه دهیم که یدل علی الشمول؟ پس

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه