سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 276

صفحه 276

الاطلاق قابل تمسک باشد، یکی از این اشتراطها هم اگر ثابت شد، چه از ناحیه وجوب باشد و چه از ناحیۀ وجود باشد، همین کفایت می کند که اصاله الاطلاق جلوی تقیید را بگیرد و در نتیجه واجب غیری را نفی کند و واجب نفسی را ثابت کند.

عدم جریان اصاله الاطلاق بعد از انتفاء شرطین

اگر بخواهیم در مقابل ایشان جلوی اصاله الاطلاق را بگیریم، متوقف بر این است که هر دو اشتراط را از بین ببریم و الا یک اشتراط هم اگر ثابت شود، این کفایت می کند برای اثبات فرمایش ایشان. لذا باید با دقت ملاحظه کنیم. طرف نفی روشن تر است، زودتر می تواند انسان اشتراط را نفی کند و آن وجود واجب نفسی نسبت به وجود واجب غیری است. می گوییم: این که شما اشتراط را مطرح می کنید و می گویید: واجب نفسی وجودا متوقف بر واجب غیری است، اگر مقصودتان از این توقف صرف مقدمیّت است که معنای مقدمیّت این است که«اذا لم تتحقّق المقدمه لم یتحقق ذی المقدمه»، قوام مقدمیت به این معناست که اگر مقدمه تحقق پیدا نکرد، ذی المقدمه هم نمی تواند در خارج تحقق پیدا کند و اگر غیر از این باشد، مقدمیت نمی تواند یک معنای معقولی داشته باشد. آیا شما این حرف را می خواهید بزنید؟ این حرف معنایش تقیید نیست؟ شما بخواهید به اصاله الاطلاق جلوی تقیید را بگیرید؛ در مسألۀ نصب سلم نسبت به«کون علی السطح»، آنچه که واقعیت دارد این است که امکان ندارد بودن آن«کون علی السطح» محقق شود؛ این معنای مقدمیّت است.

اما بحث ما در مقدمیّت نیست، بحث ما در تقید است، شما می فرمایید: لازمۀ مقدمیّت نصب سلم این است که نصب سلم به عنوان یک قید و به عنوان یک شرط در مادۀ واجب نفسی دخالت داشته باشد، این را شما از کجا می آورید؟ یعنی وقتی که مولا می گوید: «کن علی السطح» و ما می دانیم که«کون علی السطح» بدون نصب سلم امکان ندارد، اما این عدم امکان به معنای مقدمیت است، مقدمیت را شما در دایرۀ تقیید می برید و به اصاله الاطلاق می خواهید این تقیید را از بین ببرید، این تقیید چطوری است؟ یعنی وقتی که«کون علی السطح» متوقف بر نصب سلم شد، لازمۀ توقف تقیّد هم این است که نصب سلم به عنوان یک قید در ماده که عبارت از«کون علی السطح» است نقش داشته باشد؟ یعنی وقتی که مولا می گوید: «کن علی السطح»، در آنجایی که می داند نصب سلم مقدمیّت دارد، آیا بیان مولا به این برمی گردد که«الواجب هو الکون علی السطح المقیّد بنصب السلم»؟ مقدمیت به این برمی گردد که تمام مقدمات به عنوان قیدیّت در واجب نفسی بنابر قول شما باید دخالت داشته باشد، به طوری که اگر یک واجبی پنج مقدمۀ خارجی داشته باشد، باید بگوییم:

پنج قید دنبال این واجب نفسی و به عنوان قید واجب نفسی مطرح است؟ آیا مسأله این طور است؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه