سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 3

صفحه 3

خصوصیت زائده اما مقسم یکی از مصادیق اقسام باشد؟ این یک امر ممتنع و غیر معقولی است. و نه تنها این اشکال در مقسم هست، در قسیم هم این اشکال هست مثلا متضادّین، خود عنوان تضاد، مصداق تضایف است، یعنی تضاد یک چیزی است که وصف برای دو وجود است. اگر بخواهیم سفیدی را متّصف کنیم به عنوان ضدیت و تضاد، در همان رتبۀ سیاهی هم باید اتصاف به این معنا پیدا کند. تضاد یکی از مصادیق تضایف است و چیزی که یکی از مصادیق تضایف است، چطور می تواند قسیم برای تضایف واقع شود که بگویند: «المتقابلان امّا متناقضان و اما متضادّان و اما متضایفان»؟ تضاد هم از مصادیق تضایف است، چرا آن را قسیم برای تضایف قرار داده اند؟

خود عنوان تناقض هم همین طور است، آن هم از مصادیق تضایف است لذا شما چطور این مشکلۀ تضاد و تناقض را حل می کنید؟ شما وقتی می خواهید بگویید: سفیدی این جسم با سیاهی این جسم تضاد دارد، لامحاله یکی از این دو وجود دارد. اگر هر دو می توانست وجود داشته باشد، تضادی تحقق نداشت. پس یا سفیدی وجود دارد دون سیاهی و یا سیاهی وجود دارد دون سفیدی.

حالا که سفیدی وجود دارد، شما می گویید: سفیدی متضاد با سیاهی است، کدام سیاهی؟ سیاهی وجود ندارد، سیاهی تحقق ندارد که شما بگویید: سفیدی مضاد با سیاهی است. سیاهی جسم دیگر یا سیاهی هذا الجسم؟ آن که سفیدی با آن تضاد دارد، آن سیاهی هذا الجسم است. سیاهی هذا الجسم کجاست که شما کلمۀ تضاد را به کار می برید؟ کلمۀ تضاد مثل ابوّت و بنوّت است، همان طوری که ابوّت بدون بنوّت نمی شود، در باب تضاد هم شما بخواهید بگویید: سیاهی موجود، متضاد با چیست؟ با سفیدی که وجود ندارد؟ چیزی که وجود ندارد که نمی تواند اتصاف داشته باشد. قاعدۀ فرعیت می گوید که موصوف باید تحقق داشته باشد تا وصف برای آن ثابت شود. سیاهی غیر موجود«کیف یتّصف بعنوان التضاد»؟ چطور این تضاد را درست می کنید؟ و علاوه تضاد قسیم برای تضایف است، درحالی که یکی از مصادیق تضایف است. کجا شما می توانید بررسی کنید و ببینید که یک قسیمی، یکی از مصادیق قسیم دیگر باشد، یکی از افراد مقابلش باشد؟ تضاد و تضایف مقابل با هم هستند، درحالی که تضاد هم یکی از مصادیق تضایف است. این مشکله چطور قابل حل است؟

تضاد در مرحلۀ وجود

ایشان می فرمایند: راه حل همین است که ذکر کردیم. باید بگوییم: وقتی که تضاد، قسیم برای تضایف واقع می شود و مغایرت با تضایف دارد، آن تضاد را در رابطۀ با ذات بررسی کنیم، متضادّان، یعنی«الممتنعان فی الوجود بحسب الذات» دیگر به وصفش کاری نداشته باشیم، به«عنوان» کاری نداشته باشیم. اگر بخواهیم پای عنوان را پیش بکشیم، هیچ گاه مسألۀ تضاد را نمی توانیم پیاده کنیم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه