سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 328

صفحه 328

است. در باب«مسح الرأس» همین طور، در باب«مسح الرجلین» همین طور، در نتیجه از این راه می توانیم ثابت کنیم که«الوضوء عباده و عبادیته لاجل التعلق الامر الغیری به» عبادیتش را از راه تعلق امر غیری به آن درست کردیم به این کیفیت که گفتیم: امر غیری متعلق به پنج چیز است.

جزء پنجم عبارت از«قصد القربه» است و معنای آن به عنوان جزء پنجم این است که هرکدام از این اعمال که متعلق«بعض الامر» است، شما به داعی همین«بعض الامر» متعلق به خودش انجام بده، نه به داعی شهوات نفسانیه، نه به داعی ریا و امثال ذلک. حتما وقتی که صورت را غسل می کنی محرک شما آن بعض الامری باشد که متعلق به«غسل الوجه» است نه عناوین دیگر و دواعی و محرکات دیگر. لذا ایشان می فرماید: با این مبنایی که ما داریم در رابطۀ با این که امر به مرکب«ینبسط و یتبعض حسب تبعض الاجزاء» و فرقی هم بین واجبات نفسیه و واجبات غیریه در این جهت تبعض و انبساط نمی کند، ما می توانیم مشکل عبادیت طهارات ثلاث را به این کیفیت حل کنیم.

آیا این بیان ایشان درست است یا نه؟ اولا این بیان ایشان خوب یک مبنایی در آن اخذ شده که البته ما با آن مبنا موافقیم، ولی مرحوم آخوند اگر نظرتان باشد، در بحثهای گذشته با این مبنا شدیدا مخالفت کردند. و آن چه بود؟ این بود که قصد قربت را در متعلق امر بیاوریم و بگوییم: همان طوری که صلاه متعلق امر است، قصد قربت هم متعلق امر است. این مبنای ایشان مبتنی بر این است که این حرف را از مرحوم آخوند«ره» نپذیریم که البته هم نپذیرفتیم. گفتیم هیچ مانعی ندارد که قصد قربت به معنای قصد امتثال، در ردیف سایر اجزاء و شرایط داخل در متعلق امر باشد. اجمالا این بیان ایشان هم چنین مبنایی را باید بپذیرد و الا چطور می توانیم قصد قربت را به عنوان جزء پنجم، داخل در متعلق امر غیری و موصوف به وجوب غیری بدانیم. حالا روی این ما خیلی بحث نداریم چون خودمان هم مبنای مرحوم آخوند را نپذیرفتیم.

بیان دو اشکال بر مبنای مرحوم نائینی در انتشار امر بر أجزاء مأموربه

اشکال اول این است: وقتی که امر متعلق به وضو را به پنج جزء تقسیم می کنید، می گویید: چهار جزئش مربوط می شود به«غسلتان و مسحتان» و قصد قربت که جزء پنجم است، معنایش این است که آن چهار جزء را به داعی امر متعلق به خودشان انجام بده، که آن چهار جزئی که متعلق به چهار جزء وضو شده آنها امرشان امر عبادی است، آن امرش امر تعبدی است خوب این روشن. سؤال این است که آن جزء پنجم که متعلق به خود قصد قربت هست، آن عبادی است یا توصلی؟ آن جزء پنجم که مأموربه آن، «قصد القربه» است آیا امر متعلق به قصد قربت امر عبادی یا امر توصلی امر متعلق به قصد قربت دیگر در او قصد قربت اعتبار ندارد. امر متعلق به قصد قربت مثل امر متعلق به اداء الدین

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه