سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 349

صفحه 349

مقرّبا» یا دو احتمال دیگر که ایشان آنجا ذکر می فرمایند، عمل را انسان اتیان کند«بداعی کونه حسنا» این هم ریاء و مانند آن را خارج می کند. شهوات نفسانیه را خارج می کند. اتیان به دواعی غیر اخروی را خارج می کند. یا احتمال دیگر: «الاتیان بالعمل بداعی کونه ذات مصلحه» این عمل دارای صد درجه مصلحت است. من به داعی این مصلحتش ایجاد می کنم. من نماز را به داعی معراجیت انجام می دهم؛ نماز را«بداعی کونها ناهیه عن الفحشاء و المنکر» انجام می دهم. اگر قصد قربت را به یکی از این چند معنای اخیر بگیریم، دیگر چه دلیلی داریم بر این که«العباده تحتاج الی الامر»؟ ممکن است عبادتی باشد و امر هم به آن تعلّق نگرفته باشد که مثالش را عرض می کنیم ان شاء الله.

این سؤال پیش می آید که اگر شما در باب عبادت، مسألۀ تعلّق امر را لازم نمی دانید، پس عبادیّت عبادت را از کجا به دست آوردید؟ از کجا به دست آوردید که طهارات ثلاث عباده؟ اما«تطهیر الثوب و البدن للصلاه لیس بعباده»؟ از کجا این معنا به دست آمد؟

منشاء عبادیت طهارات ثلاث

جواب این مطلب این است که در عبادیّت عبادات بعضی از چیزها عبادیّتش روشن است و نیاز به دلیل ندارد. عبادت به معنای پرستش است، به معنای خضوع و خشوع در پیشگاه معبود است، معنای عبادت این است. حالا معبود باری تعالی باشد که«اهل للعباده» یا آنهایی که بت پرستان برای خودشان معبود اتخاذ کرده بودند، آنها هم به عنوان معبود مسأله را مطرح می کردند و عمل خودشان را عمل عبادی می دانستند، منتها ما آنها را به عنوان شرک آن هم نه شرک در ذات، نه شرک در فعل، بلکه شرک در عبادت می دانیم. آن شرکی که جاهلیت زمان رسول خدا مبتلای به آن شرک بود، شرک در ذات نبود.

آنها خداوند تبارک و تعالی را قائل بودند، لذا وقتی از آنها می پرسیدند که این بتها را برای چه می پرستید؟ می گفتند«ما نَعْبُدُهُمْ إِلاّ لِیُقَرِّبُونا إِلَی اللّهِ زُلْفی» این بت پرستی را وسیلۀ قرب الی الله و راه تقرّب به خدا می دانستند. پس مسأله به صورت عبادت پیش آنها مطرح بود و الاّ نسبت به ذات خداوند و همینطور نسبت به خلاّقیّت خداوند، هیچ مشکله ای نداشتند«وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللّهُ» می گفتند: خدا خالق آسمانها و زمین است و حتی در خالقیت هم مسألۀ شرک مطرح نبود. استفاده ای که می کنیم این است که بعضی از چیزها عبادیّتش یک امر عرفی و روشن است؛ آنها در مقابل بت چه می کردند؟ در مقابل بت خضوع و خشوع و سجده می کردند، این سجده عباده. منتها در معبودش دچار انحراف شده بودند. این سجده در مقابل بت باشد، عبادت است، منتها عبادت بت در برابر خداوند تبارک و تعالی باشد، آن هم عبادت است، منتها عبادت

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه