سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 376

صفحه 376

ارادۀ ذی المقدمه را داشته باشد، اگر مکلف ارادۀ ذی المقدمه را داشته باشد، وجوب غیری مقدمی در این صورت ثابت است، اما اگر مکلفی اراده ندارد ذی المقدمه را انجام بدهد، مثل این که در بحث ازاله و صلاه، کسی که نماز را انتخاب می کند، نمی خواهد ازاله را انجام بدهد، اراده تحقق واجب اهم را در خارج ندارد، در این صورت«المقدمه لیست بواجبه» ولو این که اصل وجوب غیری مقدمه را بپذیریم.

کلام نسبت داده شده به صاحب معالم

روی این عبارت به صاحب معالم این طور نسبت داده شده که صاحب معالم می خواهد بفرماید:

وجوب غیری مقدمی همیشه به صورت وجوب مشروط است و شرطش هم ربطی به شرط ذی المقدمه ندارد، خودش یک شرط مستقلی دارد که در رابطۀ با ذی المقدمه هیچ شرطیت ندارد، اما در رابطۀ با مقدمه این شرط شرطیت دارد و آن عبارت است از«اراده ذی المقدمه» همیشه وجوب غیری مقدمی مشروط است به ارادۀ ذی المقدمه، حتی در مسألۀ«کون علی السطح» که به نحو واجب مطلق مطرح است، به صاحب معالم نسبت داده شده که ایشان می خواهند این طور بگویند: با این که ذی المقدمه یک واجب مطلق است، اما وجوب مقدمه وجوب مشروط است و شرطش هم عبارت از ارادۀ ذی المقدمه است؛ یعنی این مکلف، اگر اراده داشته باشد«کون علی السطح» را در خارج ایجاد کند، نصب سلم برای او واجب است، اما اگر اراده ندارد«کون علی السطح را» ایجاد کند، این نصب سلم«لا یکون واجبا علیه و لو بالوجوب الغیری»، پس در حقیقت آنچه که نسبت داده شده این است که همیشه و به طورکلّی وجوب غیری مقدمی به صورت واجب مشروط مطرح است و شرطش هم ارتباطی به شرط در وجوب ذی المقدمه ندارد. در حقیقت اگر ذی المقدمه هم یک واجب مشروط باشد، مقدمه دو شرط دارد: یک شرطش همانی است که ارتباط به ذی المقدمه دارد و یک شرط اضافه هم خودش دارد و آن اراده و قصد ایجاد ذی المقدمه است که اگر قصد ایجاد نداشته باشد، مثل آن کسی است که مستطیع نیست، چگونه«لا یجب علیه الحج»؟ این کسی هم که ارادۀ ذی المقدمه را ندارد، «لا یجب علیه المقدمه»، اما ذی المقدمه وجوبش به قوت خودش باقی است، مقدمه این شرط در آن وجود دارد. این معنا به صاحب معالم نسبت داده شده، لکن عبارتی را که مرحوم آخوند«قدس سره» هم در کتاب کفایه از صاحب معالم، نقل می کنند، این عبارت موافق نیست با این چیزی که به صاحب معالم نسبت داده شده، آنچه که نسبت داده شده، رسما مسألۀ اشتراط است.

اشتراط به معنای تعلیق است، قضیۀ شرطیه، آن است که جزائش معلق بر شرط است، اگر شرط تحقق پیدا کند جزا هم حاصل می شود و بین جزا و شرط ارتباط علّی و معلولی در کار است. لذا در

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه