سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 392

صفحه 392

مقدمی آیا در اطلاق و اشتراط تابع وجوب نفسی ذی المقدمه هست یا نه؟ در این بحث، دیگر فرقی نمی کند که مقدمه، مقدمۀ عبادی باشد مثل طهارات ثلاث برای نماز، یا مقدمه، مقدمۀ غیر عبادی باشد. بحث ما هیچ گونه ارتباط به عبادیّت و عدم عبادیّت مقدمه ندارد. بحث ما متمحّض در این معناست که آیا وجوب غیری مقدمی، هر نوع مقدمه ای باشد«سواء کانت عباده ام لم تکن عباده؟» مسأله عبادیّت اینجا مطرح نیست، آیا وجوب غیری مقدمی در اطلاق و اشتراط، تابع وجوب نفسی ذی المقدمه هست یا نه؟ اما وقتی که به کلام تقریرات مراجعه می شود، انسان می بیند که مرحوم شیخ می فرماید: اگر مقدمه ای بخواهد اتصاف به عبادیّت پیدا کند، یا از باب این که عبادیّت هم در مقدمیتش دخالت داشته باشد، مثل طهارات ثلاث نسبت به نماز یا این که عبادیّت در مقدمیتش نقش نداشته باشد، لکن مکلّف بخواهد در خارج آن را به عنوان عبادت انجام بدهد، مثل واجبات توصّلیه در نفسیات مثل ادای دین، که یک واجب توصّلی است، لکن همین واجب توصّلی را انسان می تواند به صورت عبادت انجام بدهد که راه عبادیّتش به این طرزی که مرحوم شیخ و مرحوم آخوند مکرّر می فرمودند، این است که به داعی امتثال امر خداوند، ادای دین بکند. از او می پرسند که چرا دین خود را اداء کردی؟ برای اینکه مردم بگویند: آدم خوبی هستی؟ برای اینکه حیثیت تو در بازار محفوظ بماند؟ برای اینکه بعدا بتوانی بیشتر از مردم نسیه بگیری؟ می گوید: نه! من فقط به منظور امتثال امر خداوند و ایجاب شرعی متعلّق به ادای دین ادای دین کردم. اینجا ادای دین عبادت می شود ولو اینکه واجب، واجب توصّلی است.

بیان مرحوم شیخ(ره) در باب وجوب غیری مقدمه

مرحوم شیخ دنبال این مطلب است که اگر کسی بخواهد یک مقدمه ای را به صورت عبادت در خارج ایجاد کند، حالا می خواهد عبادیّت هم در آن معتبر باشد یا مثل اکثر مقدمات، عبادیّت در آن معتبر نباشد، اما مکلّف می خواهد آنرا به عنوان عبادیّت در خارج تحقّق بدهد، اینجا مرحوم شیخ می فرماید: راه آن این است که امر غیری متعلّق به مقدمه را به داعی امتثال آن امر، انجام دهد. اگر بپرسند: چرا لباست را تطهیر می کنی؟ بگوید: برای این که امر غیری و وجوب غیری که توصّلی هست و هر وجوب توصّلی واجب را اگر به داعی امتثال امرش، اتیان کردی، «یصیر تعبّدیا» من این را به داعی امتثال امر غیری متعلّق به این مقدمه انجام می دهم، لباسم را شستشو می کنم و تطهیر ثوب و تطهیر بدن می کنم. آوردن مقدمه به داعی امتثال امر غیری مقدمی، معنایش این است و این عباره اخرای از این است که می خواهم با این مقدمه به ذی المقدمه برسم، با این مقدمه، نماز را ایجاد کنم و از طریق این مقدمه، راه برای تحصیل نماز برای من باز شود و این همان است که از آن به قصد توصّل

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه