سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 411

صفحه 411

تصور نمی شود. تنها راهی که اینجا برای حفظ نفس و تحقق ذی المقدمه وجود دارد عبارت از دخول در ملک غیر و عبور از ملک غیر است. لذا بنا بر مبنای مرحوم شیخ، قدر مسلم تنها در یک مورد است که این مقدمه، حرمت اولیۀ خودش را از دست می دهد و به جای آن حرمت اولیه وجوب غیری پیدا می کند و آن صورتی است که مقدمیت را ملتفت ألیه قرار بدهد یعنی بداند که«هذه مقدمه و اراد المقدمه و اراد ذی المقدمه» را عقیب مقدمه. اینجایی که«قصد بالمقدمه التوصل الی ذی المقدمه» مقدمه وجوب غیری دارد و وجوب غیری، حرمت اولیۀ را کنار می زند.

تحقق عصیان در مقدمه در کلام شیخ

فرض دیگری هم محل بحث است که در کلام شیخ است و اما در موارد دیگر آن کسی که اصلا التفات به مقدمیت این مقدمه ندارد روی مبنای شیخ اینجا وجوب غیری برای مقدمه وجود ندارد.

وقتی که وجوب غیری نداشت، آن حرمت اولیه به قوت خودش باقی است؛ لذا اگر وارد در زمین مردم شد بدون التفات به مقدمیت این مقدمه اینجا«یکون عاصیا بالاضافه الی الوجوب الغیری» این وجوب غیری مقدمی را عصیان کرده به همان عصیانهایی که در وجوب غیری تحقق دارد. کما این که اگر التفات به مقدمیت این مقدمه دارد لکن نه ارادۀ ذی المقدمه را دارد و نه ارادۀ مقدمه را دارد.

اینجا باز وجوب غیری در رابطۀ با مقدمه وجود ندارد، نسبت به این عصیان تحقق پیدا می کند، نسبت به ذی المقدمه هم عصیان در جای خودش به عنوان مخالفت تکلیف نفسی محفوظ است.

پس اگر التفات به مقدمیت داشت، لیکن ذی المقدمه را اراده نکرد. ارادۀ مقدمه را دارد، اما ارادۀ ذی المقدمه را ندارد؛ یک وقت این است که این عدم ارادۀ ذی المقدمه همینطور باقی می ماند حتی بعد الأتیان بالمقدمه، وارد زمین مردم شد، کنار استخر و دریا آمد، اما نسبت به ذی المقدمه هیچ اراده ای از او ترشح و تراوش پیدا نکرد، اینجا هم نسبت به مقدمه عاصی است از نظر وجوب غیری و هم نسبت به ذی المقدمه عاصی است. از نظر وجوب نفسی نسبت به مقدمه عاصی است برای این که این شخص«لم یقصد بهذه المقدمه التوصل الی ذی المقدمه»؛ اگر می خواست قصد توصل داشته باشد، این قصد توصل جدای از ارادۀ ذی المقدمه نیست. نمی شود کسی به مقدمه قصد توصل الی ذی المقدمه را داشته باشد، اما ارادۀ ذی المقدمه و انجام ذی المقدمه را نداشته باشد؛ این امکان ندارد.

پس هر کجا دیدیم ارادۀ ذی المقدمه را ندارد، کشف می کنیم که این قصد توصل وجود ندارد قصد توصل که وجود نداشت مقدمه وجوب غیری ندارد. مقدمه که وجوب غیری نداشت آن حرمت اولیه به قوت خودش باقی می ماند.

پس اگر«ورد فی ملک الغیر و لم یرد ذی المقدمه» را و تا آخر هم این عدم اراده ذی المقدمه ادامه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه