سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 450

صفحه 450

لذا می فرماید: ما این طور تعبیر می کنیم: متعلق وجوب غیری مقدمی«لیس المقدمه مقیده بقید الایصال، بل الواجب نفس المقدمه منتهی فی لحاظ الایصال» با لحاظ ایصال، ذات مقدمه وجوب غیری پیدا کرده است. و چون مسألۀ قید را از دائرۀ متعلق وجوب غیری بیرون می برد، دیگر طبعا آن اشکال دور و تسلسل و اجتماع وجوبین نفسی و غیری و حتّی اشکالات مرحوم محقق خراسانی که می فرمود: لازمۀ قول به مقدمۀ موصله این است که تنها قائل به وجوب غیری علت تامه آن هم در خصوص واجبات تولیدیه و تسبیبیه بشویم، کنار می رود زیرا اینها همه مبتنی بر این است که قید ایصال در متعلق وجوب غیری اخذ شده باشد، مثل«صل مع الطهاره» که عنوان طهارت به صورت قیدیت مطرح است، اینجا هم ایصال به عنوان قیدیت مطرح باشد، اما اگر مسألۀ قیدیت را کنار زدیم، متعلق وجوب را ذات مقدمه قرار دادیم، منتها با لحاظ ایصال دیگر این اشکالات به صاحب فصول وارد نیست. البته باید بررسی کنیم، فعلا بیان ایشان را داریم تقریر می کنیم.

تقیید مقدمه به قید ایصال به نحو قضیۀ حنییه

نظیر بیان ایشان با یک مقدار اصطلاحات بیشتر و بعضی از تعبیراتی که چه بسا انسان را از واقعیت مسائل دور می کند، بیانی است که مرحوم محقق عراقی مرحوم شیخ ضیاء الدین(ره) دارد تقریبا شبیه بیان محقق حائری با یک مقدار توضیحات اضافه که در کلام ایشان نیست. ایشان می فرماید: اگر مسألۀ ایصال را به صورت قیدیت مطرح کنیم و قضیۀ به صورت قضیۀ تقیدیه و مشروطه باشد، چه بسا این اشکالات وارد است، اما ما قضیه را به صورت قضیۀ حینیه مطرح می کنیم، می گوییم: وجوب غیری متعلق به ذات مقدمه شد، امّا در حین ایصال مقدمه به ذی المقدمه.

کانّ از ایشان سؤال می شود که فرق بین قضیۀ حینیه و قضیۀ شرطیه در«ما نحن فیه» چیست؟ ایشان می فرماید: در قضیۀ حینیه، مضاف الیه«حین» نقشی در ترتب حکم بر موضوع ندارد، مثل یک عنوان مشیر است، مثل«علیک بهذا الجالس» که مشیرا الی زراره امام(علیه السلام) بیان می کند، که این عنوان «الجالس» نقشی در وجوب مراجعه و سؤال حکم از زراره ندارد، فقط به عنوان مشیر مطرح است.

بعد می فرماید: هریک از مقدمات ده گانۀ ذی المقدمه، آنجایی که ده تا مقدمه داشته باشد، دارای دو حصه و دارای دو شعبه است: یک حصّه عبارت از حصّۀ توأمی با سایر مقدمات، که از آن تعبیر به حصّۀ توأمه یعنی همراه و همگام با سایر مقدمات و یک شعبه و حصّه هم غیر توأمه و غیر همراه با مقدمات است، مثل این که مثلا هر مقدمه ای دو رقم وجود دارد و دو نحو تحقق دارد: یک نحو وجودش وجود توأم و همراه با سایر مقدمات است و یک نحو وجودش وجود غیر توأم و به تعبیر ایشان: حصّۀ غیر توأمی با سایر مقدمات است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه