سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 462

صفحه 462

چطور می شود، کون علی السطح را در وجوب غیری به عنوان قیدیت واجب اخذ کنیم؟ چون معنایش این است که خود کون علی السطح هم واجب غیری، به نظر ایشان بدیهی البطلان است.

منشاء توهم صاحب فصول از نظر صاحب کفایه

مرحوم آخوند می فرماید: لعل منشأ توهّم صاحب فصول یک خلطی است که از ایشان بین جهات تعلیلیه و جهات تقیدیه واقع شده، خیال کرده آنجایی که جهت تعلیلی مطرح است، در جهت تعلیلی هم تقیید مطرح است؛ با اینکه جهت تعلیلی، مقابل جهت تقییدی است و این دو در حقیقت مباین و مغایری باهم هستند. تقیید همیشه در رابطۀ با جهات تقییدیه است اما در جهات تعلیلیه تقیید معنا ندارد. ولو این که علیت متحقق است و«ما نحن فیه» جهتش، جهت تعلیلی است و علتش هم علت غائی، اینطوری که خود صاحب فصول تصریح می کند و می گوید: مقدمه اراده شده«لمجرد التوصل بها الی ذی المقدمه»، این لام که اینجا مطرح است، لام غایت است. یعنی«لغایه التوصل، للعله الغائیه و هی التوصل»، غایت، یکی از آن علل چهارگانه است. هرجایی که مسألۀ غایت مطرح شد، معنایش این است که حیثیت، حیثیت تعلیلی است و علت هم غایی است و اینجا هم مسأله اینطور است. در علل غائیه ولو این که آن علت سبب می شود که حکم ترتب پیدا کند، اگر این غایت نبود، این حکم ترتب پیدا نمی کرد. اما در عین این که در ترتب حکم، نقش دارد، حکم را روی موضوع مقید نمی آورد، حکم را روی موضوع مطلق می آورد؛ کأنّ علت غائی مثل یک واسطه ای است که بین زید و عمرو آشتی بدهد، آشتی بین زید و عمرو واقع شده لیس الا، اما این واسطه، واسطۀ در تحقق این آشتی و ارتباط است. علت غائی هم واسطۀ در ترتب حکم بر موضوع و آشتی دادن بین حکم و موضوع است، همین مقدار اثر دارد، همین مقدار نقش دارد، اما این که خودش هم به عنوان قیدیت در موضوع نقش داشته باشد، در جهات تعلیلیه مسأله اینطور نیست بلکه جهات تعلیلی در حقیقت واسطۀ در اثبات هستند اینها واسطۀ در این هستند که حکم را بر روی موضوع بیاورند بدون این که این جهات نقش تقییدی در رابطۀ با موضوع داشته باشند.

خلاصه اینکه اگر بگوییم که غایت به عنوان قیدیت مطرح است، لازم می آید که غایت هم وجوب غیری داشته باشد و هو مثلا بدیهی البطلان و دیگر این که کلام در این رابطه، خلط بین جهت تقییدی و جهت تعلیلی شده و در جهت تعلیلی هم تقیید را مطرح کردید، در حالی که جهت تعلیلی مقابل جهت تقییدی و مغایر با جهت تقییدی است و در ما نحن فیه هم چون مسأله به جهت تعلیلی برمی گردد و چون مسألۀ غایت مطرح است و غایت هم یکی از علل است و جزء جهات تعلیلیه است؛ لذا نمی توانیم مسألۀ تقیید را در اینجا مطرح کنیم، ضمن اینکه غایت بودن و جهت تعلیلی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه