سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 48

صفحه 48

چه چیزی را تصدیق کرده که به دنبالش اراده آمده است؟ تصدیق به فائده ای که شما می گویید، «ای التصدیق بفائده المراد» کما اینکه سائر آن اولین مبدأ هم که شما می گویید: عبارت از تصور است.

تصور چه چیزی؟ تصور مراد نه تصور اراده است. شما مراد را اول تصور می کنید، مثلا«شرب الماء» را. بعد که مسألۀ تصدیق به فائده مطرح است، «ای التصدیق بفائده المراد». این مرادی که ایشان تصدیق به فائده اش کرده، در این مثال دوم و فرض دوم، آیا مطلق«شرب الماء» است یا«شرب الماء مع الخصوصیه»؟ شرب الماء ولو اینکه آب گرم متعفن بدبو باشد؟ تصدیق به فائدۀ چنین چیزی را کرده است؟ اگر از او بپرسند که آب گرم متعفن«هل لک فیه فائده»؟ می گوید: اصلا و ابدا صحبتش را نکن. غذایی که درست نپخته«هل لک فیه فائده؟» می گوید: من تنفّر دارم از اینکه غذایی که نیم پز است و درست نپخته است را بخورم. پس در حقیقت در رابطۀ با تصدیق به فائده که یک مبدأ مهم از مبادی اراده است همین جا که مسأله را بررسی می کنیم، آن مرادی که او تصدیق به فائده اش کرده «لیس مطلق شرب الماء»، اما به خلاف آن صورت اول، صورت اول آن مرادی که تصدیق به فائده اش شده، آن مطلق«شرب الماء» است چون در اینکه او را از هلاکت نجات دهد نقش دارد. دیگر در خصوصیات نقشی در نجات و خلاصی از هلاکت مطرح نیست. اما در این قسم دوم، وقتی که سراغ تصدیق«بفائده المراد»، می آییم می بینیم مرادی که«یترتب علیه» آن فائده ای که مورد نظر این فاعل مرید است، عبارت از یک مراد مقیّد است. «شرب الماء البارد الواقع فی ظرف نظیف» و این تصدیق به فائده اش شده است. اگر این تصدیق به فائده شد، عزم و جزم و اراده که به دنبالش آمد، آیا وقتی که نوبت به اراده می رسد، قیود از مدخلیت در مراد بیرون می آید بعد ارتباط به اراده پیدا می کند؟ می شود چنین چیزی که در تصدیق به فائده که می رسیم می بینیم قیود به مراد ارتباط دارد، اما وقتی عزم و جزم و اشتیاق مؤکد«محرک للعضلات نحو المراد» می شود، جای قید یک دفعه عوض شود، بگوییم: تا حالا این قید به مراد ارتباط داشت، اما حالا که اراده در کار آمد، اراده سبب می شود که این قیود را به خودش جذب می کند، دیگر مراد یک مراد مطلق می شود، اما قیود ارتباط به اراده پیدا می کند؟ آیا کسی می تواند تفوّه به یک چنین معنایی بکند یا همان طوری که در تصور یک مراد مقیّد تصور شده، در تصدیق به فائده یک شیء مقیّد مطرح است، مراحل بالا هم به همین کیفیت است؟ اراده هم به همین متعلق است؟ آن شوق مؤکد«محرک للعضلات نحو المراد»، یعنی نحو همان مرادی که تصدیق به فائده و تصوّر به عنوان مبادی اراده قبل از آن تحقق پیدا کرده است.

عدم دخالت قیود در اراده

لذا وجدانا می بینیم که در این فرض آن قیودی که مدخلیت دارد، قیودی است که به مراد مربوط

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه