سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 54

صفحه 54

مأموربه است، شرط خود صلاه است، شرط مکلّف به است. پس حتّی در عبادت واحده مثل صلاه، به دو قسم شرط برخورد می کنیم با اینکه همه هم در این جهت اشتراک دارند که اگر رعایت نشوند، نماز محکوم به بطلان است و در این جهت فرقی وجود ندارد.

اما اینکه ملاک و ضابطه چیست؟ ایشان یک ضابطه ای را بیان می کنند که عرض می کنیم و بعد هم تنظیر و تشبیه می کنند به یک مسألۀ طبی عرفی و از راه این تنظیر، معیار و ضابطه ای را که بیان کرده اند، کاملا تثبیت می کنند. می فرمایند: نقش شرائط در رابطۀ با صلاتی که مأموربه است، به دو گونه است، این طور نیست که یکنواخت رابطه و نقشی دربارۀ صلاه داشته باشند بلکه اینها دوگونه هستند. رابطه دوگونه وجود دارد: یک وقت رابطه طوری است که مأموربه فی نفسه با قطع نظر از این شرط، هیچ مصلحتی ندارد بلکه کانّ بین مأموربه و بین مصلحت، یک جدایی وجود دارد، یک فاصلۀ زیادی وجود دارد. نقش شرط این است که این فاصله را برمی دارد مثل دو نفری که بینشان اختلاف هست و به تعبیر عرفی باهم قهر هستند، نفر سومی پیدا می شود و دست یکی از اینها را می گیرد، سراغ اوّلی می آورد و دستش را در دست اوّلی می گذارد و بین اینها ایجاد الفت و ایجاد آشنایی و ارتباط می کند. اینجا هم بین صلاه و بین آن مصلحتی که در صلاه وجود دارد، مثل معراجیت و امثال ذلک، فاصله وجود دارد. نقش شرط گاهی طوری است که این فاصله را برمی دارد، می رود دست مصلحت را می گیرد، می آورد سراغ مأموربه یعنی این مقدار تأثیر دارد و به این کیفیت رابطۀ با مأمور به دارد بطوری که اگر این شرط نباشد، بین مأمور به و بین مصلحت، جدائی کامل وجود دارد و مأموربه فاقد آن مصلحتی است که اقتضای تکلیف و اقتضای ایجاب کرده است. ایشان می گوید: اسم این را«شرط التکلیف» می گذاریم مثل وقت برای نماز. وقت برای نماز، این حساب برایش باز می شود که به وجودآورنده و ایجادکنندۀ مصلحت است برای نماز و موجب ارتباط بین نماز و مصلحت است به طوری که اگر این وقت نباشد، این صلاه دیگر هیچ مصلحتی ندارد.

اهمیت وقت نسبت به شرائط دیگر

اینجا نکته ای را اضافه به بیان ایشان می کنم که در حقیقت، بیان ایشان مستحکم تر شود. مثلا وقت نقش مهمی در رابطۀ با صلاه دارد، در مقام تزاحم بین وقت و سائر شرائط، همۀ شرائط محکوم وقت هستند و اینکه شما می بینید که می گویند: اگر کسی«واجد الماء» نیست، تیمم کند، اگر کسی قدرت بر قیام ندارد، نشسته نماز بخواند، اگر قدرت بر جلوس ندارد، نوبت به استلقا می رسد و بالاتر از این، اگر کسی مثلا در دریا مشغول غرق شدن است، نمازش به یک کیفیت مخصوصی باید تحقق پیدا کند، اینها همه برای رعایت وقت است و الاّ اگر مسألۀ وقت و اهمیت وقت نبود، امر دائر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه