سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 548

صفحه 548

واقعیه، شارع از این دست برنمی دارد، این حرمت واقعیه را پایمال نمی کند که به حسب ظاهر دستور خلاف بدهد، منتها نمی دانیم که این حرمت واقعیه هست یا نه؟ علی تقدیری که باشد، شارع رفع ید نمی کند، اینجا استصحاب یا سایر اصول عملیه نمی شود جاری شود، چرا؟ برای این که اگر جاری شد، بعد از جریان می پرسیم که اگر به حسب واقع حرام باشد شما چه جواب می دهید؟ می گوید: من قاطع هستم به این که حکم واقعی فعلیت ندارد، آن جوابی که در شرب توتون و اجرای «اصاله الحلیه» در شرب توتون می داد، دیگر در اینجا نمی تواند پیاده بشود. تا اینجا تقریبا ما صورت شک را هم بحث کردیم. حالا از اینجا به بعد وارد اصل بحث مقدمه واجب و در محط بحث که آیا ملازمه تحقق دارد یا نه؟ می شویم و ادله ای که قائلین به ملازمه اقامه کردند، این ادله را بررسی می کنیم.

ادلۀ قائلین به ملازمه

مرحوم آخوند(ره) می فرماید: ادله ای که بر ملازمه اقامه شده، همۀ اینها دچار اشکال و مناقشه و نظر است، لکن بهترین دلیل این است که مسأله را به وجدان احاله کنیم، ببینیم مولای آمر در مقامی که امر صادر می کند و دستور می دهد، آنجایی که دستورش تنها در رابطۀ با ذی المقدمه است، اما می داند که این ذی المقدمه، مقدمه یا مقدماتی دارد. اگر از این مولای آمر سؤال کنیم، که آیا این دستور شما تنها در محدودۀ ذی المقدمه تحقق دارد؟ و نسبت به مقدمات، هیچ گونه دستوری، هیچ گونه امری ولو به صورت امر غیری و به صورت واجب غیری، در این رابطه ندارید؟ پیداست که به نظر ایشان، وجدان می گوید: چرا؟ من وقتی که به عبد خودم دستور می دهم به این که«اشتر اللحم» می دانم که«اشتر اللحم» توقف بر دخول سوق دارد و من وقتی که به عبد دستور می دهم«کن علی السطح» در حالی که می دانم این«کون علی السطح» توقف بر نصب سلم دارد، آیا می شود نسبت به نصب سلم هیچ گونه نظری نداشته باشم؟ هیچ گونه امر و دستوری نداشته باشم؟ وجدان می گوید: بر حسب چیزی که مرحوم آخوند می فرماید: وجدان حاکم بر این است مولا همان طوری که نسبت به ذی المقدمه امر دارد و دستور دارد، نسبت به مقدمه یا مقدمات هم مسأله همین طور است؛ و شاهدش این است که گاهی از اوقات خود مولا این مقدمه را هم مثل ذی المقدمه تحت دایرۀ امر در می آورد، می گوید: «ادخل السوق و اشتر اللحم» این«ادخل السوق» غرض نفس مولا نیست، این دخول سوق مقدمیت برای اشتراء لحم دارد، آن که غرض نفسی مولا است در رابطۀ با امر و در رابطۀ با عبد عبارت از اشتراء لحم است. پس چرا مولا می گوید: «ادخل السوق» طبق این«ادخل السوق» باید تکیه کنیم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه