سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 563

صفحه 563

بر این بعث به مقدمه ترتب پیدا می کند؟ وقتی که خود مقدمه محکوم به لابدیت عقلیه است و عقل مکلف را به تهیۀ مقدمه الزام می کند که بتواند ذی المقدمه را انجام دهد، با این حکم دیگر مولا بخواهد یک بعث شرعی و یک ارادۀ تشریعی نسبت به این داشته باشد، «ماذا یترتب علیه من الفائده» چه فایده ای بر این بار می شود که تصدیق به آن فائده به عنوان یکی از مبادی اراده نقش در تحقق اراده دارد؟ چه فایده ای هست؟ «لو لا بعث مولا، لو لا ارادۀ تشریعیۀ از مولا» خود عبد تحت حکم عقل و تحت الزام و لابدیت عقل حتما این مقدمه را می بایست انجام دهد، پس بعث مولا چه فایده ای بر آن ترتب پیدا می کند؟ باید یک دفع توهمی هم بشود و آن این است که آن مواردی را که خارجا در موالی عرفیه ملاحظه می کنیم، می بینیم همان طوری که بعث به ذی المقدمه کرد، بعث به مقدمه هم از ناحیۀ مولا صادر شده، مثال مرحوم آخوند این بود که«ادخل السوق و اشتر اللحم»، در اینجا دو امر صادر شد، اگر امر آن لغو است، قاعدتا مولای حکیم نباید یک امر لغوی از آن صادر شود، شما که می گویید: بعث به مقدمه«لا یترتب علیه ایّ فائده» پس چرا مولا در اینجا بعث به مقدمه کرد و«ادخل السوق» را ذکر کرد؟

ارشادی بودن امر به مقدمه

باید در جواب بگوییم: مرحوم آخوند به ظاهر می فرمود که این دو امر اتحاد سیاق دارند، امر به «اشتراء لحم» و امر به دخول سوق، این به حسب وحدت سیاق اتحاد در مولویت دارند، اما اگر یک قرینه ای پیدا کردیم بر این که این اتحاد سیاق در کار نیست و امر آن لغو است، چاره ای نیست جز این که آن را حمل بر ارشاد کنیم و آن نکته ای را که من تاییدا لمرحوم آخوند بیان کردم که مسألۀ ارشاد در آنجایی است که توجه وجود نداشته باشد، وقتی خود امر می داند که دخول سوق مقدمۀ اشتراء لحم است، دیگر ارشاد به مقدمیت چه معنا و چه مفهومی می تواند داشته باشد؟ این هم جوابش این است که در ارشاد مثل همین تذکراتی که داده می شود و تاکیداتی که گاهی نسبت به مسائل مطرح می شود، مانعی ندارد که یک مطلبی از نظر خود عبد روشن باشد، اما به عنوان تاکید و تایید، مولا هم ارشاد کند آن را به این مطلب و الا طبق قاعده یا باید بگوییم این امر مولوی لغو و بلافائده است و یا چاره ای نداریم جزء این که مسأله را حمل بر ارشاد کنیم.

در نتیجه روی این جهت اخیرش هم خیلی پافشاری نداریم که مسألۀ لغویت لازم می آید، اما آن مطلب دوم که ملاکها کاملا بینشان فرق می کند و عدم الاراده در ارادۀ تکوینیه ضربه به وجود می آورد و نمی گذارد ذی المقدمه وجود پیدا کند، عدم ارادۀ تشریعیه در ارادۀ تشریعیه هیچ تالی فاسدی ندارد و هیچ خللی در انجام ذی المقدمه و مقدمه به وجود نمی آورد. عمدۀ در فرق بین ارادتین و در

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه