سیری کامل در اصول فقه: دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 5 صفحه 79

صفحه 79

موضوع له خاص است و گاهی وضع خاص و موضوع له خاص است. قسم چهارم هم به نظر مرحوم آخوند(ره) غیرقابل تصوّر بود. اما آن سه قسم دیگر که یکی وضع خاص و موضوع له خاص است، مصداقش روشن است که اعلام شخصیه و اسمهایی است که برای اشخاص گذاشته می شود. اسمی را که پدر برای فرزند انتخاب می کند، وضع خاص و موضوع له خاص است. اما در وضع عام و موضوع له عام، آنجا هم یک مصادیق روشنی دارد مثل اسماء اجناس کلمۀ«رجل»، کلمۀ «مرئه»، کلمۀ«انسان»، اینها اسامی هستند که وضع عام و موضوع له عام است. لکن در این رابطه یک نزاعی واقع شده بود که معانی حرفیه، یعنی حروف از قبیل«من» و«الی» و«علی» و«حتّی»، آیا اینها داخل در کدامیک از این اقسام ثلاثه هستند؟ نظریه مشهور این است که وضع اینها عام است و موضوع له خاص است، یعنی وقتی که واضع کلمۀ«من» را به عنوان حرف می خواست وضع کند، مفهوم و کلی«الابتدا» را ملاحظه کرده اما لفظ«من» را برای این مفهوم کلی وضع نکرده بلکه برای مصادیق این مفهوم کلی وضع کرده که در حقیقت، هر مصداقی کانّ یک موضوع له برای«من» است.

لذا اگر یک مشترک لفظی بخواهد دارای ملیاردها معنا باشد، در همین وضع عام، موضوع له خاص باید جستجو کرد برای اینکه موضوع له خاص، معنایش این است که کل ابتدا در هر رابطه ای، در هر جهتی، در رابطۀ با هرکسی، موضوع له برای کلمۀ«من» است بنا بر نظریۀ مشهور. پس مشهور در باب حروف این معنا را اختیار کردند که«الوضع عام و الموضوع له خاص».

نظر مرحوم آخوند(ره) در باب معانی حروف

مرحوم آخوند در این باب با نظریۀ مشهور مخالفت کردند و فرمودند: در باب حروف، هم وضع عام است و هم موضوع له عام است و هم مستعمل فیه عام است، منتها موارد استعمال آنها مجزّای از یکدیگر و مشخص است. باید کلمۀ ابتدا در آنجایی استعمال شود که ابتدا به عنوان استقلالی ملاحظه شده باشد و کلمۀ«من» در جایی استعمال شود که ابتدا به عنوان وصف و حالت و خصوصیت برای سیر و بصره و امثال ذلک ملاحظه شده و الاّ از نظر وضع و موضوع له و مستعمل فیه، بین کلمۀ«من» و کلمۀ«ابتدا» به نظر مرحوم آخوند هیچ فرقی وجود ندارد.

مرحوم شیخ با اینکه در بحث واجب مشروط مخالف با مشهور است اما در مسألۀ وضع حروف، همان نظریۀ مشهور را انتخاب کرده و فرموده است: حروف و«ما یشابه الحروف» که یکی از چیزهایی که مشابه حروف است، همین هیئتی است که محل بحث ماست در«ان جائک زید فاکرمه»، وضع همه عام است اما موضوع له خاص و جزئی است. مثلا در باب هیئتی که محل بحث ماست، وقتی که واضع می خواسته هیئت«افعل» را وضع کند، روی نظریۀ مشهور، کلی بعث و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه