سیری کامل در اصول فقه : دوره ده ساله دروس خارج اصول محمد فاضل لنکرانی جلد 8 صفحه 101

صفحه 101

انسان هم نیست، انسان، جزء موضوع له لفظ زید است، اما نه زید، جزء موضوع له لفظ انسان باشد.

ارتباط زید و انسان، ارتباط کلی و جزئی است، نه ارتباط جزء و کل، و در علائق مجاز آن علاقه ای که وجود دارد که علاقۀ کل و جزء است، اما جزئی و کلی، دیگر یکی از علائقی نیست که در باب مجاز مطرح باشد، که چون«زید فرد من افراد الانسان»، شما مجازا می توانید لفظ انسان را در زید استعمال کنید و علاقه ای به عنوان کلی و جزئی نداریم، آن که در باب مجاز است، علاقۀ جزء و کل است، نه علاقۀ کلی و جزئی، لذا اگر در مقام استعمال لفظی نه در مقام تطبیق، لفظ انسان را در زید استعمال بکنید، این استعمال«لعلّه یکون غلطا»، نه اینکه تنها حقیقت نیست بلکه یک استعمال غلطی است که هیچ یک از علائق بیست و پنج گانه مجاز هم در آن وجود ندارد. شما بخواهید کلمۀ عالم را هم در عالم عادل استعمال کنید همین است. چه فرق می کند که کلمۀ انسان را در زید استعمال بکنید، یا کلمۀ عالم را در عالم عادل استعمال بکنید؟ «ما الفرق بینهما؟»، مگر عالم برای عالم عادل وضع شده است ؟ عالم یعنی آگاه، یعنی همان که مرحوم آخوند هم در بحث مشتق در رابطه با علم خداوند معنا می کند، «العالم من ینکشف لدیه شیء»، آن که آن شیء معلوم پیشش روشن است. دیگر عدالت کجای این خوابیده است ؟ عدالت چه نقشی در انکشاف و«من ینکشف لدیه شیء» دارد؟

پس اگر بخواهید کلمۀ عالم را در خصوص عالم عادل استعمال کنید ما مماشاتا می گوییم: مجاز است، و الا اگر بخواهیم روی دقت صحبت کنیم، «هذا استعمال باطل و غلط »، اما به خلاف«اکرم کل عالم عادل»، عالمش را در عالم استعمال کردیم، عادل را در عادل استعمال کردیم، نه اینکه عالمش را در عالم عادل، عالم به قول شما در طبیعت مهمله، که«یجتمع مع القید و الشرط »، عادلش هم در قیدش که عبارت است از شرط است، هیچ گونه تجوزی در آنجا تصور نمی شود. و عجیب است از این محقق بزرگوار با آن جلالت شأن و علوّ مرتبه ای که مخصوصا در مسائل اصولیه و در مباحث اصولیه دارند اینجا اینجور بین مخصص منفصل و بین«اکرم کل عالم عادل» مقایسه کرده اند در حالی که این مقایسه به هیچ وجه قابل قبول نیست.

خلاصۀ بحث

چون بحث اولی ما همان طوری که اشاره کردیم این بود که اگر عامی به یک مخصص منفصله ای تخصیص بخورد آیا در ماعدای مخصص منفصل و به عبارت دیگر: شک در مخصص دوم، می توانیم به عموم عام تمسک کنیم یا نه ؟ گفتیم: مبنای این بحث، این است که آیا تخصیص عام مستلزم مجازیت است یا نه ؟ ما که از اول تبعا لبعض المحققین مجاز را یک طور معنا کردیم که جای

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه